ورود اسلام به ایران در پایان سلسلهٔ ساسانیان باعث تغییر اساسی در فرهنگ و شرایط اجتماعی ایران شد. بهطوریکه این ماجرا تقسیمکنندهٔ تاریخ ایران به دو بخش ایران باستانی و ایران اسلامی هست. از آن زمان تاکنون متفکرین ابعاد مختلف این قضیه را بررسی و دربارهٔ جنبههای مختلف آن نوشتهاند. کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران از آن دستهای از این تفکرات است که شهید مطهری در آن دغدغهٔ خود دربارهٔ هویت ایرانی-اسلامی را شرح داده و به مسئلهٔ مفهوم ملت ایران در مقابل اسلام، سهم ایرانیان در پیشرفت اسلام و نقش اسلام در شکوفایی ایران پاسخ داده است.
این کتاب تکمیلشده و تفصیل یافته نه جلسه سخنرانی است که در ماه محرم و صفر سال 1388 قمری (1346 شمسی) در حسینیه ارشاد ایرادشده است. مطالب بحث شده در این سخنرانیها مجموعاً در سه بخش: اسلام ازنظر ملیت ایرانی، خدمات اسلام به ایران و خدمات ایران به اسلام تدوینیافته است. در بخش اول به این پرسش پاسخدادهشده است که آیا هیچگونه تضاد و تناقضی میان احساسات مذهبی و احساسات ملی ما ایرانیان وجود ندارد یا اینکه اساساً دارای دو نوع احساس متضاد (مذهبی و ملی) هستیم؟ بخش دوم متکفل پاسخ به پرسش دیگری است و آن اینکه دین اسلام آنگاهکه در چهارده قرن پیش به ایران وارد شد، چه تحولات و دگرگونیهایی در میهن ما به وجود آورد و آیا اصولاً ورود اسلام به ایران برای این کشور موهبت بود یا فاجعه؟ فصل «کارنامه اسلام در ایران» درواقع ماحصل و نتیجه نهایی مباحث طرحشده در این بخش است. در این فصل رهاوردهای ارزشمند اسلام برای ایران بیانشده است. در بخش سوم به پرسش دیگری پاسخدادهشده و آن اینکه ایرانیان چه نقشی درراه نشر و بسط تعالیم دین اسلام داشتهاند و انگیزه ایرانی در این خدمات چه بوده است؟ بامطالعه کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران، خواننده به این نتیجه روشن دست خواهد یافت که «مسائل مشترک اسلام و ایران، هم برای اسلام افتخارآمیز است هم برای ایران؛ برای اسلام بهعنوان یک دین که بهحکم محتوای غنی خود ملتی باهوش و متمدن و صاحب فرهنگ را شیفته خویش ساخته است، و برای ایران بهعنوان یک ملت که بهحکم روح حقیقتخواه و بیتعصب و فرهنگ دوست خود بیش از هر ملت دیگر در برابر حقیقت خضوع کرده و در راهش فداکاری نموده است.» این کتاب نقش اساسی در مبارزه باسیاست رژیم شاه در اسلام زدایی از ایران و ترویج ناسیونالیسم ایرانی داشته است.
تا قرن هفتم هجری یعنی حدود ششصد سال بعد از فتح ایران و مصر، در هیچ مدرکی (چه اسلامی و چه غیر اسلامی) سخن از کتابسوزی مسلمین نیست. برای اولین بار در قرن هفتم این مسئله طرح میشود. کسانی که طرح کردهاند اولاً هیچ مدرک و مأخذی نشان ندادهاند و طبعاً ازاینجهت نقلشان اعتبار تاریخی ندارد، و اگر هیچ ضعفی جز اینیک ضعف نبود، برای بیاعتباری نقل آنها کافی بود.
تازه همهٔ آنها بهاستثنای ابوالفرج و قفطی وجود شایعهای را بر زبانها روایت کردهاند نه وقوع حادثه راف و در شریعت روایت و قانون نقل تاریخی، هرگاه مورخ بهجای نقل حادثهای، «بر سر زبانها بودن» آن حادثه را نقل کند، یعنی بهجای آنکه بگوید چنین حادثهای واقعشده بگوید «گفته میشود چنین حادثهای واقعشده» نشانه این است که حتی خود گوینده اعتمادی به وقوع آن ندارد.
مسئله اصلی استثمار است. استثمار سیاسی و اقتصادی آنگاه توفیق حاصل میکند که در استعمار فرهنگی توفیق به دست آورده باشد. بیاعتقاد کردن مردم به فرهنگ خودشان و تاریخ خودشان شرط اصلی این موفقیت است. استعمار دقیقاً تشخیص داده و تجربه کرده است که فرهنگی که مردم مسلمان به آن تکیه میکنند و ایدئولوژی که به آن مینازند فرهنگ و ایدئولوژی اسلامی است، باقی همه حرف است و از چهار دیوار کنفرانسها و جشنوارهها و کنگرهها و سمینارها هرگز بیرون نمیرود و به متن توده نفوذ نمییابد. پس مردم از آن اعتقاد و از آن ایمان و از آن اعتماد و حسن ظن باید تخلیه شوند تا آماده ساختهشدن طبق الگوهای غربی گردند.
برای بدبین کردن مردم به آن فرهنگ و آن ایدئولوژی و پیامآوران آنها چه از این بهتر که به نسل جدید چنین وانمود شود که مردمی که شما میپندارید رسالت نجات و رهایی و رهبری بشریت به سعادت را داشتند و به این نام به کشورهای دیگر حمله میبردند و رژیمهایی را سرنگون میکردند، خود به وحشیانهترین کارها دستزدهاند و این هم نمونهاش.
برای همه علاقمندان ایران که با نگاه استاد شهید مطهری دغدغهٔ دربارهٔ هویت ایرانی-اسلامی و مسئلهٔ مفهوم ملت ایران در مقابل اسلام، سهم ایرانیان در پیشرفت اسلام و نقش اسلام در شکوفایی ایران را دارند پاسخ داده شده است.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir