کتاب نظریهی روانکاوی - هفت رساله از زیگموند فروید یک اثر مهم در زمینه روانکاوی است که توسط زیگموند فروید، بنیانگذار مکتب روانکاوی، نوشته شده است. این کتاب شامل شالودههای نظریه روانکاوی، سیر تاریخی شکلگیری آن، و مفاهیم و اصطلاحات اساسی این نظریه است. روانکاوی از ابتدا تا به حال در زمینههای بسیاری از جمله درمانهای بالینی، تبیین مسائل فرهنگی، کندوکاو در روان و شخصیت انسان، و حتی ادبیات، سیاست و تعلیم و تربیت نفوذ کرده است. این کتاب به مفاهیم بنیادین روانکاوی مانند ناخودآگاه، اید، اگو، و سوپر اگو میپردازد. همچنین، مفاهیم مانند تداعی آزاد، خواب مصنوعی، و مکانیزمهای دفاعی را توضیح میدهد. فروید در این کتاب به تاریخچه روانکاوی و چگونگی شکلگیری آن اشاره میکند. او از کارهای اولیه یوزف برویر و درمان هیستری با استفاده از خواب مصنوعی صحبت میکند و چگونگی جایگزینی تداعی آزاد به جای هیپنوتیزم را توضیح میدهد. روانکاوی فروید نه تنها در روانشناسی بلکه در ادبیات، هنر، و علوم اجتماعی نیز تأثیرگذار بوده است. این نظریه به عنوان یک چارچوب برای درک رفتار انسانی و تحلیل فرهنگی استفاده میشود. بسیاری از خوانندگان این کتاب را به عنوان یک منبع جامع برای درک نظریههای فروید معرفی کردهاند. آن را برای دانشجویان روانشناسی و علاقمندان به این رشته ضروری میدانند. این کتاب برای هر کسی که به روانشناسی علاقه دارد و میخواهد نظریههای فروید را بهطور مستقیم مطالعه کند، بسیار مفید است.
دانشجویان روانشناسی و مشاوره: این کتاب برای درک مبانی نظریههای فروید و روانکاوی ضروری است. دانشجویان میتوانند از طریق این اثر به عمق مفاهیم روانکاوی پی ببرند و اصول بنیادین آن را بیاموزند. رواندرمانگران و روانپزشکان: روانکاوی فروید به عنوان یک رویکرد درمانی، برای درمانگران و روانپزشکان مفید است. این کتاب به آنها کمک میکند تا ریشههای ناخودآگاه مشکلات روانی را درک کنند و از این طریق در درمان بیماران خود موفقتر باشند. علاقهمندان به روانشناسی و فلسفه: برای کسانی که به روانشناسی و فلسفه علاقه دارند، این کتاب یک منبع جامع برای درک نظریههای فروید و چگونگی شکلگیری روانکاوی است. این اثر به آنها کمک میکند تا به عمق ذهن ناخودآگاه و تأثیرات آن بر رفتار انسان پی ببرند. کسانی که به دنبال درک عمیقتر از خود هستند: روانکاوی فروید به افراد کمک میکند تا به ریشههای ناخودآگاه مشکلات خود پی ببرند و از این طریق به درک عمیقتری از خود دست یابند. این کتاب برای کسانی که به دنبال یک درک عمیقتر از خود هستند، بسیار مفید است.
فروید در آغاز کتابش روانکاوی را معرفی میکند: «روانکاوی نامی است که اطلاق میشود به: 1. راه و روشی برای بررسی فرایندهای ذهنیای که کمابیش میتوان گفت از هیچ طریق دیگر دسترسی به آنها میسّر نیست؛ 2. شیوهای (مبتنی بر آن بررسی) برای درمان اختلالهای روانرنجورانه؛ و 3. مجموعهای از اطلاعات روانشناختی که بر این اساس به دست آمده و بهتدریج در حال افزایش و تبدیل شدن به رشتهی علمی جدیدی است. » و در ادامه به تاریخ روانکاوی میپردازد: «هنوز هم بهترین راهِ فهمیدن نظریهی روانکاوی شناخت خاستگاه و سیر تحول آن است. در سالهای 1880 و 1881، دکتر یوزف برویر (اهل وین) که پزشک و بدنشناس (یا فیزیولوژیست) تجربیِ مشهوری بود، به درمان دختری اشتغال داشت که در زمان پرستاری از پدر بیمارش مبتلا به هیستری حاد شده بود. مجموعه علائم بالینی این بیمار عبارت بودند از فلجهای حرکتی، بازداریها و اختلالات هشیاری. به دنبال اشارهای تلویحی از جانب خود بیمار، که ضمناً شخص بسیار باهوش و ذکاوتی بود، برویر او را به خواب مصنوعی فرو برد و کاری کرد که بیمار با توصیف احوال و افکاری که بیش از همه ذهنش را مشغول کرده بودند، هربار (پس از بیدار شدن از خواب مصنوعی) وضعیت ذهنی بهنجاری داشته باشد. برویر با تکرار مستمر همین فرایند دشوار و پر زحمت، توانست آن بیمار را از همهی بازداریها و فلجهایش رهایی بخشد و بدین ترتیب در پایان دریافت که در ازای زحمتهایش به موفقیت درمانی بزرگی نائل شده و همچنین شناخت عمیقی از ماهیت این روانرنجوری عجیب کسب کرده است. » آنا اُ همان دختری است که برویر به درمان آن پرداخت و سپس به خاطر مشکلاتی که در درمان پیش آمد، درمان او را به فروید واگذار کرد. فروید بعدها تداعی آزاد را جایگزین هیپنوتیزم یا خواب مصنوعی کرد: «قرار گرفتن بیمار در حالت خواب مصنوعی تواناییاش به تداعی را فوقالعاده افزایش میداد، چندان که او میدانست بیدرنگ در مسیری قرار گیرد -مسیری دسترسناپذیر از راه تأملات خودآگاهانه - که نشانههای بیماری به افکار و خاطرات مربوط به آن بیماری منتهی میشد. در بدو امر، به نظر میآمد کنار گذاشتن استفاده از خواب مصنوعیامیدمان به درمان بیماران را به یأس تبدیل کرده است، تا اینکه نگارندهی حاضر نکتهای را به یاد آورد که از برنایم شنیده بود، مبنی بر اینکه بیمار رویدادهای تجربه شده به هنگام خوابگردی را صرفاً به ظاهر فراموش میکند و چنانکه درمانگر مؤکداً اصرار بورزد که بیمارش از آن رویدادها آگاه است، آن وقت بیمار میتوانست آنها را هرگاه که بخواهد به یاد آورد. از این رو، نگارندهی حاضر اصرار میکرد بیمارانش -که برای درمان تحت خواب مصنوعی قرار داده نشده بودند- تداعیهایشان را بگویند تا او بتواند از این دادهها راهی بیابد برای رسیدن به آنچه بیمار فراموش کرده یا از ذهن خود دور کرده بود. »
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir