کتاب ضحاک اثر غلامحسین ساعدی یک نمایشنامه تاریخی و تمثیلی است که بر اساس اسطوره ضحاک در شاهنامه فردوسی نوشته شده است. این نمایشنامه در پنج پرده به نقد قدرت و استبداد میپردازد و از تنهایی و تباهی قدرت سخن میگوید. در این اثر، ضحاک به عنوان یک پادشاه خونخوار و مستبد به تصویر کشیده میشود که با ظلم و کشتار، به تدریج تنها و تنهاتر میشود و در نهایت به حضیض ذلت میرسد. این نمایشنامه بر اساس داستان ضحاک در شاهنامه است که او پس از بر تخت نشستن، دورانی از ظلم و تباهی را آغاز میکند. مارهای روییده از شانههای او نمادی از ظلم و استبداد هستند. ساعدی با استفاده از طنز، به نقد خودکامگی و فرجام آن میپردازد و نشان میدهد که چگونه یک قدرت استبدادی به دلیل ظلم و فساد به انحطاط میرسد. در این اثر، تنهایی و انزوا به عنوان نتیجه استبداد و ظلم به تصویر کشیده میشود. استفاده از طنز و تمثیل از ویژگیهای اصلی این نمایشنامه است که به نقد شرایط سیاسی و اجتماعی میپردازد. این اثر به عنوان یک بازنویسی طنزآمیز از یک اسطوره کهن ایرانی، به دغدغههای سیاسی و اجتماعی نویسنده اشاره دارد و از استعمار و استبداد انتقاد میکند. این کتاب برای علاقهمندان به ادبیات سیاسی، طنز، و نمایشنامههای تمثیلی مناسب است. همچنین برای کسانی که به نقد قدرت و استبداد علاقه دارند، بسیار جذاب خواهد بود.
علاقهمندان به ادبیات سیاسی و اجتماعی: این کتاب با استفاده از یک اسطوره تاریخی به نقد دیکتاتوری و استبداد میپردازد. بنابراین، برای کسانی که به تحلیل و نقد مسائل سیاسی و اجتماعی علاقه دارند، بسیار جذاب خواهد بود. علاقهمندان به طنز و تمثیل: نمایشنامه ضحاک از طنز و تمثیل برای نقد شرایط سیاسی و اجتماعی استفاده میکند. این سبک برای کسانی که از طنز سیاسی لذت میبرند، مناسب است. علاقهمندان به نمایشنامه: به عنوان یک نمایشنامه، ضحاک برای کسانی که به ادبیات نمایشی علاقه دارند و میخواهند با سبک و نثر غلامحسین ساعدی آشنا شوند، بسیار مناسب است. دانشجویان ادبیات: این کتاب میتواند برای دانشجویان ادبیات که در حال مطالعه و تحلیل آثار نویسندگان ایرانی هستند، مفید باشد. به خصوص آنهایی که به نمایشنامهنویسی و نقد اجتماعی علاقه دارند. علاقهمندان به اسطورهشناسی: با توجه به اینکه این نمایشنامه بر اساس داستان ضحاک در شاهنامه نوشته شده است، برای کسانی که به اسطورهشناسی ایرانی علاقه دارند نیز جذاب خواهد بود.
جمشید: اولامیدواری زیاد من کار را خراب کرد. ضحاک:امیدواری به چی؟ جمشید: که دنیا هر چیز سالم و تازه را خیلی راحت میپذیرد. ضحاک: دوم؟ جمشید: اعتماد به دیگران. ضحاک: اعتماد به کیها؟ جمشید: به اونهایی که تمام شبانهروز مثل پروانه دوروبر من میگشتن. ضحاک: کیها بودن؟ جمشید: همونایی که الان دوروبر تو هستن.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir