کتاب جانشین اثر غلامحسین ساعدی، یک نمایشنامه فارسی است که به بررسی شرایط اجتماعی و سیاسی در یک جامعه روستایی میپردازد. این نمایشنامه به تصویر کشیدن فضاهای شگفت و جنبههای سیاه و هولآور زندگی روستاییان و زاغهنشینان را در بر دارد و به فقر، اضطراب و خرافات مردمان اعماق و تودههای دستنخورده میپردازد. ساعدی در این نمایشنامه با استفاده از واقعگرایی جادویی، واقعیتهای اجتماعی را با عناصر خیالی در هم میآمیزد تا به عمق مسائل جامعه نفوذ کند. نثر او محاورهای و عامیانه است که با بهرهگیری از لغات و اصطلاحات محلی، به شخصیتها و دیالوگهایش زندگی میبخشد. فضای داستان اغلب تلخ و بر مبنای فقر اقتصادی و فرهنگی است که به ایجاد حس همذات.
کتاب جانشین به مضامین اجتماعی و سیاسی در یک جامعه روستایی میپردازد. این نمایشنامه به بررسی فقر، اضطراب، خرافات و شرایط سخت زندگی در روستاها میپردازد. مضامین اصلی این کتاب شامل: فقر و سختی زندگی: شرایطن و سخت زندگی روستاییان و زاغهنشینان. اضطراب و تنش اجتماعی: روابط پیچیده و تنشآمیز بین افراد جامعه. خرافات و باورهای سنتی: نقش خرافات در شکلگیری باورها و رفتارهای اجتماعی. جایگاه زنان و مردان: بررسی جایگاه زنان و مردان در جامعه روستایی و چالشهای آنها. این نمایشنامه با استفاده از واقعگرایی جادویی، واقعیتهای اجتماعی را با عناصر خیالی در هم میآمیزد تا به عمق مسائل جامعه نفوذ کند.
علاقهمندان به ادبیات سیاسی و اجتماعی: این کتاب با موضوع جانشینی یک شخصیت سیاسی بزرگ و رقابت بین سه مرد برای این جایگاه، به نقد شرایط سیاسی و اجتماعی میپردازد. بنابراین، برای کسانی که به تحلیل و نقد مسائل سیاسی و اجتماعی علاقه دارند، جذاب خواهد بود. علاقهمندان به طنز تلخ: نمایشنامه جانشین از طنز تلخ بهره میبرد و با استفاده از دیالوگهای طنزآمیز، به نقد شرایط موجود میپردازد. این سبک برای کسانی که از طنز سیاسی لذت میبرند، مناسب است. علاقهمندان به نمایشنامه: به عنوان یک نمایشنامه، جانشین برای کسانی که به ادبیات نمایشی علاقه دارند و میخواهند با سبک و نثر غلامحسین ساعدی آشنا شوند، بسیار مناسب است. دانشجویان ادبیات: این کتاب میتواند برای دانشجویان ادبیات که در حال مطالعه و تحلیل آثار نویسندگان ایرانی هستند، مفید باشد. به خصوص آنهایی که به نمایشنامهنویسی و نقد اجتماعی علاقه دارند.
مرد اول: پس اوضاع فرق نکرده. مرد دوم: فرق کرده، تو نکردهای. مرد اول بغض در گلو مرد اول: نکرده، اصلاً نکرده! اون وقتام آدمو میگرفتن، حالام میگیرن! اون وقتام خفه میکردن، حالام میکنن! اون وقتا زور در کار بود، حالام هست! مرد دوم: اون وقتا به خاطریه چیز دیگه بود، حالا به خاطریه چیز دیگس. مرد اول: خفه کردن، خفه کردنه!
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir