نمایشنامه «طوفان» (The Tempest) یکی از آخرین و برجستهترین آثار ویلیام شکسپیر است که در سال 1611 نوشته و اجرا شد. این اثر در دسته کمدیهای رمانتیک قرار میگیرد و به دلیل ترکیب عناصر جادو، انتقام، عشق، خیانت و بخشش، از پیچیدهترین آثار او به شمار میآید. «طوفان» با ساختاری منسجم نوشته شده و زبان آن نسبت به دیگر آثار شکسپیر روانتر است. همچنین این نمایشنامه وداع شکسپیر با تئاتر تلقی میشود؛ چراکه پروسپرو در پایان داستان جادوی خود را کنار میگذارد، همانطور که شکسپیر پس از این اثر دیگر نمایشنامهای ننوشت. این اثر همچنان الهامبخش اقتباسهای گوناگون در ادبیات، سینما و تئاتر بوده است. مضامین اصلی: انتقام و بخشش: نمایشنامه تقابل میان انتقامجویی و گذشت را بررسی میکند. قدرت و سلطه: روابط میان پروسپرو با آریل و کالیبان نشاندهنده دینامیک قدرت است. جادو و طبیعت: جادو در این اثر نمادی از دانش، کنترل طبیعت و خلاقیت هنری است. عشق: عشق میان میراندا و فردیناند پیامآور صلح و امید است.
داستان درباره پروسپرو، دوک سابق میلان است که پس از خیانت برادرش آنتونیو و تبانی او با پادشاه ناپل (آلونسو)، به همراه دخترش میراندا به جزیرهای دورافتاده تبعید میشود. پروسپرو که در جادوگری مهارت دارد، با کمک روحی جادویی به نام آریل و خدمتکاری بومی به نام کالیبان، سالها در این جزیره زندگی میکند. او با استفاده از قدرت جادوی خود طوفانی ایجاد میکند تا دشمنانش را به جزیره بکشاند و انتقام بگیرد. در طول داستان، شخصیتها میان وسوسههای انتقام و طمع از یک سو و بخشش و آشتی از سوی دیگر در کشمکش هستند. در نهایت، پروسپرو تصمیم میگیرد دشمنان خود را ببخشد، جادوی خود را کنار بگذارد و به میلان بازگردد. همچنین عشق میان میراندا و فردیناند (پسر پادشاه ناپل) زمینهساز صلح میان طرفین میشود. شخصیتهای اصلی: پروسپرو: دوک سابق میلان که نمادی از قدرت، خرد و بخشش است. میراندا: دختر پروسپرو که سمبل پاکی و عشق است. آریل: روح جادویی که نماینده آزادی و وفاداری است. کالیبان: بومی جزیره که نمادی از طبیعت وحشی و سرکوبشده است. آنتونیو: برادر خائن پروسپرو. فردیناند: شاهزاده ناپل که عاشق میراندا میشود.
علاقهمندان به ادبیات کلاسیک: این اثر یکی از شاهکارهای ادبیات انگلیسی و جهانی است و برای هر کسی که به ادبیات کلاسیک علاقه دارد، خواندنش ضروری است. کسانی که به مضامین عمیق علاقه دارند: «طوفان» به موضوعاتی چون جادو، انتقام، بخشش، عشق و استعمار میپردازد که برای علاقهمندان به تحلیلهای عمیق و فلسفی بسیار جذاب است. عاشقان تئاتر و نمایش: این نمایشنامه به دلیل ساختار دراماتیک و استفاده از عناصر جادویی، برای علاقهمندان به تئاتر و نمایش بسیار جذاب است. دانشجویان ادبیات: برای دانشجویان رشته ادبیات، مطالعه «طوفان» به عنوان یکی از مهمترین آثار ادبی جهان، ضروری است تا با مضامین و سبکهای مختلف ادبی آشنا شوند. کسانی که به شخصیتپردازی علاقه دارند: شخصیتهای پیچیدهای مانند پروسپرو، آریل و کالیبان در این نمایشنامه، برای علاقهمندان به شخصیتپردازی و روانشناسی شخصیتها جذاب است.
«پراسپِرو: آرییلِ من، خیلی جالب نقش پرندهٔ عجیب را بازی کردی و همه را چه خوب محو کردی. و هرچه را که گفته بودم بهخوبی انجام دادی، آن هم با حالتی زنده و عجیب. زیردستان تو تمام وظایفشان را بهخوبی انجام دادند. قدرت من بروز کرد و این دشمنان درحالیکه دست و پایشان را از ترس گم کرده بودند زیر قدرتم قرار گرفتند. من آنان را، درحالیکه کارشان به جنون رسیده، ترک میکنم و به ملاقات فردیناند جوان که آنان فکر میکنند غرق شده میروم؛ سراغ عزیز خودم و او میروم. خارج میشود. گونسالو: شما را به هرچه مقدس است سوگند، آقا، چرا چنین شگفت ماتتان برده است؟ آلونسو: وای که هولانگیز است، هولانگیز! به نظرم رسید که خیزابها سخن میگویند و با من از چیزی میگویند، بادها از آن برایم خواندند، و تندر (آن ارغنون ژرف و ترسآور) نام پراسپِر را زمزمه کرد. به آواز بم از گناه من میگفت. بهسبب این گناه است که فرزندم زیر گِل خفته است و من از پی او از همهٔ ژرفایابهایی که گِلگرفته پهلوی او افتادهاند ژرفتر کاویدهام. آلونسو خارج میشود.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir