شبیه خودش: کتاب شهید حامد جوانی در بخشی از این کتاب نیز آمده است: «وقت درجهاش رسیده بود. آن روزها داشت آماده میشد دوباره برگردد سوریه. هم قطارهایش قبلتر رفته بودند نبال کارهای اداری ترفیع و بیشترشان هم درجه جدید روی دوششان نشسته بود. هی هم به حامد میگفتند: بیا برو دنبال درجهات. خودت پی کارت را نگیری، کسی نمیآورد درجهات را بچسباند روی دوشت. حامد اینها را میشنید و لبخند میزد. یکبار هم که یکی از رفقای صمیماش پا پیاش شد که چرا نمیروی سراع کارهای درجهات؟ گفت: عجله نکن عبدالله درجه دادن و درجه گرفتن بازی دنیاست. اصلش آن است که درجه را خدا به آدم بدهد. خدا بخواهد میبینی که درجهام را توی سوریه از دست خود خدا میگیرم.»
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir