کتاب «گردآفرید - قصههای شاهنامه 7» نوشته آتوسا صالحی هفتمین جلد از مجموعه قصههای شاهنامه است که به بازنویسی و تلخیص داستان یکی از زنان دلیر شاهنامه، گردآفرید، میپردازد. کتاب با زبان ساده و روان برای نوجوانان نوشته شده و علاوه بر بازنویسی، بخشهایی از ابیات شاهنامه نیز به متن افزوده شده است. تصویرگریهای زیبا و جذاب نیلوفر میرمحمدی نیز از ویژگیهای کتاب است که به جذابیت آن افزوده است. این اثر برای نوجوانانی که به ادبیات کهن و شاهنامه علاقهمندند، بسیار مناسب است و مطالعه آن برای دوستداران شاهنامه نیز خالی از لطف نیست. همچنین مجموعه قصههای شاهنامه برگزیده جشنوارههای مختلف ادبی و آموزشی شده و در کتابهای درسی نیز معرفی شده است.
در این کتاب، داستان گردآفرید، دختر گژدهم، روایت میشود که زنی جنگاور و شجاع است. او با نقاب صورت خود را میپوشاند و به جنگ سهراب میرود. در نبرد شکست میخورد و به دست سهراب اسیر میشود. سهراب که گمان میکرد با مردی در حال جنگ است، پس از پیروزی نقاب را برمیدارد و از دیدن چهره زن مبهوت میشود. سپس گردآفرید با زیرکی و هوش خود موفق میشود از دست سهراب فرار کند. گردآفرید، دختر پهلوان ایرانی گژدهم، در حالی که نقاب بر چهره دارد، به جنگ سهراب میرود. پس از شکست و اسارت، سهراب با دیدن چهره زنانه او شگفتزده میشود. این داستان به دلاوریها و شجاعتهای گردآفرید میپردازد و تصویری از جنگها و مبارزات دوران شاهنامه ارائه میدهد. گردآفرید به عنوان یک شخصیت مهم در شاهنامه به دلایل متعددی برجسته شده است: نقش جنگجویانه و مستقیم در میدان نبرد: برخلاف بسیاری از زنان شاهنامه که معمولاً در نقشهای پشتیبان، مادر یا همسر ظاهر میشوند، گردآفرید به عنوان یک زن جنگجو مستقیماً وارد میدان نبرد میشود و با پوشیدن زره و پنهان کردن هویت زنانهاش، در مقابل سهراب، پهلوان نیرومند تورانی، میایستد. نماد دلاوری و شجاعت زنان ایرانی: گردآفرید نمادی از مقاومت، شجاعت و خردمندی زنان ایران است که با جسارت و مهارت جنگی خود توانست در برابر دشمنان ایستادگی کند و نشان دهد زنان نیز میتوانند پهلوان و قهرمان باشند. هوشمندی و تدبیر در مواجهه با دشمن: اگرچه در نبرد شکست میخورد، اما با زیرکی و سخنوری خاص خود سهراب را فریب میدهد و جان خود و مردم دژ را نجات میدهد. این ترکیب قدرت فیزیکی و خرد، وجه تمایز مهمی در شخصیت اوست. فراتر رفتن از کلیشههای سنتی زنان: گردآفرید نماینده زنی است که فراتر از نقشهای سنتی زنانه عمل میکند و به عنوان فرمانده و مدافع سرزمین خود ظاهر میشود. این ویژگی باعث شده که او یکی از استثناییترین و گیراترین شخصیتهای زن شاهنامه باشد. نمادی از مقاومت ملی و افتخار ایرانی: داستان گردآفرید نه تنها به دلیل شجاعت فردی بلکه به عنوان نمادی از مقاومت زنان ایرانی در برابر دشمنان و ظلم اهمیت دارد و الهامبخش نسلهای بعدی شده است. در مجموع، گردآفرید به دلیل شجاعت، نقش فعال در جنگ، هوش و تدبیر و فراتر رفتن از نقشهای کلیشهای زنان، جایگاهی ویژه و مهم در شاهنامه دارد و به عنوان یکی از برجستهترین زنان حماسی ایران شناخته میشود.
خواندن کتاب «گردآفرید - قصههای شاهنامه 7» نوشته آتوسا صالحی به ویژه به نوجوانانی توصیه میشود که به ادبیات کهن و شاهنامه علاقه دارند و میخواهند با زبانی ساده و روان با شخصیتهای برجسته این حماسه آشنا شوند. این کتاب برای دوستداران شاهنامه نیز جذاب است و مطالعه آن خالی از لطف نخواهد بود. همچنین با توجه به تصویرگریهای زیبا و جذب کتاب برای مخاطبان نوجوان بسیار دلنشین و ترغیبکننده است. بنابراین، مخاطبان اصلی این کتاب عبارتند از: نوجوانان علاقهمند به ادبیات کهن و شاهنامه. دوستداران شاهنامه و فرهنگ ایرانی. کسانی که به دنبال داستانهای حماسی و شخصیتهای زن دلیر و شجاع هستند. والدین و معلمانی که میخواهند قصههای شاهنامه را به زبانی ساده و مصور به نوجوانان معرفی کنند. این کتاب فرصتی مناسب برای آشنایی با دلاوریها و هوشمندی گردآفرید، یکی از زنان برجسته شاهنامه، فراهم میکند و به دلیل زبان ساده و تصاویر جذاب، مطالعه آن برای نوجوانان بسیار مناسب است.
گردآفرید غرق در اندیشهی دیروز و امروز خویش به دامنهی کوه چشم دوخته که ناگهان از جا میجهد. ابری سیاه دشت را پوشانده، گردآفرید اسبش را رها میکند و بالا و بالاتر میرود و باز چشم به دشت میدوزد. ابر سیاه آرام آرام پیش میآید و بزرگ و بزرگتر میشود. گردآفرید چشم تنگ میکند. ابر سیاه، سپاهی است انبوه. پرچمهایی سرخ در هوا میچرخند و بانگ طبل پشت زمین را میلرزاند. گردآفرید به دژ سپید مینگرد که آرام و خاموش به راه چشم دوخته و بانگی از آن برنمی خیزد. سراسیمه از کوه سرازیر میشود، براسب میجهد و فریاد میزند: تندتر بتاز که سپاهیان توران در راه اند! جنگی نو! دژ سپید را با خاک یکی خواهند کرد. و کوه پاسخش میگوید: با خاک یکی خواهند کرد. و گردآفرید همچنان که میتازد به یاد جنگهای پیشین ایران و توران میافتد؛ خون جوانانی بیگناه که برخاک ریخت و آه مادرانی داغ دیده که به آسمان رفت. و برخود نهیب میزند: هیچ نمیدانند و هیچ نمیبینند، جز جنگ و آتش و خون. و کوه رازش را بر زبان باد مینشاند و در گوش فرزندش زمزمه میکند: جنگ و آتش و خون.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir