کتاب مصور حاضر برگرفته از قصههای امام عسکری (ع) برای گروه سنی «ب» است. در بخشی از این داستان کوتاه میخوانیم: روزی وزیر خلیفه به همراه مردی مهربانی که به خانهاش آمد بود حرف میزد و از پسر کوچکش احمد خواست که بروند به اتاق کناری؛ و مواظب باشد کسی نیاید. بخصوص اگر از دربایان یا نزدیکان خلیفه بود، زود به او خبر بده. احمد هنوز بوی عطر دست مرد فکر میکرد. عطر خوشبویی که تابهحال بویش را احساس نکرده بود. احمد باز به مرد فکر میکرد. پدرش با هیچکس دیگر اینطور با احترام رفتار نمیکرد. با خودش میگفت: پیداست مرد مهمی است. یا شاید مرد یکی از نزدیکان خلیفه است که پدرش اینقدر سرش را تکان میدهد و دست روی چشم میگذارد. نگارنده در این داستان فضایل اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی و نقش سیاسی امام عسکری (ع) را به زبان ساده برای کودکان تنظیم کرده است.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir