کتاب فمینیسم در ترازوی نقد 2 : دروغ هایی که زنان باور می کنند و حقایقی که آنان را آزاد می سازد کتاب «دروغ‌هایی که زنان باور می‌کنند و حقایقی که آنها را آزاد می‌سازد» ترجمه و تلخیص کتاب Lies Woman Believe نوشته نانسی لی دموس(Nancy Leigh Demess) است. نویسنده کتاب، فارغ التحصیل دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و سرپرست انتشارات و عضویت هیات مدیره کشیشانFeaction در میشیگان و سردبیر مجله Sprit of Revival است. نیاز زن امروز، شنیدن حقایق است و این واقعیتی است که بسیاری از مدعیان حمایت از حقوق زنان را در غرب به این نتیجه رسانده که باورهای فمینیستی دروغ هایی بیش نیستند و دیگر نمی توانند پاسخ گوی نیاز زنان هوشمند امروز باشند و زندگی منطبق با دستورالعمل‌های الهی با روح و روان آدمی سازگارتر و مطلوبتر است. این کتاب، به 40 دروغ رایج در غرب که زنان آن را باور کرده‌اند و این باورها به زندگی فردی و اجتماعی آنان آسیب زده‌ است، می‌پردازد. نویسنده این کتاب که یک زن مبلغ مسیحی است، با اشاره به سردرگمی‌های روزانه زنان، می‌کوشد به آنان کمک کند تا فریب‌هایی که بسیاری از آنان را به ناامیدی کشانده است، بشناسند و با معرفی شیطان به عنوان منشأ تمام دروغ پردازی‌ها و انحرافات بشری و استفاده از مثال‌های مستند و حقیقی، خواننده را راهنمایی کند تا به سوی حقایقی بازگردند که تنها با آموزه‌های دینی، قابل یافتن‌اند. این کتاب که با شیوهای نو و جدید، نگرش‌های فمینیستی را نقد می‌کند، در سه بخش و یازده فصل تدوین و تنظیم شده است. دروغ‌های که زنان درباره خودشان، گناه، ازدواج، فرزندان، عواطف و شرایط زندگی باور می‌کنند، برخی از عناوین این کتاب‌اند. در بخش سوم این نوشتار، حقایقی که زنان را از این دروغ‌ها آزاد می‌کند، مطرح می‌شوند. با توجه به تشابهاتی که در باور بسیاری از زنان دیندار مسلمان وجود دارد، خواندن این کتاب به عموم خانواده ها، محققان و اساتید علوم اجتماعی به ویژه زنان و دختران مسلمان توصیه می‌شود. این کتاب دومین جلد از مجموعه «فمینیسم در ترازوی نقد» است که از سوی گروه مطالعات زنان و خانواده پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی برای تحقق نقد برون دینی فمینیسم و نقد از طریق آثار و پیامدهای آن به همت دفتر نشر معارف منتشر شده است. پیش از این، دفتر نشر معارف در زمینه مسائل خانواده و نقد فمنیسم کتابهای «آن روی فمنیسم»، «دختران به عفاف روی می آورند»، «تأثیر فمنیسم بر فرزندان»، «تأثیر فمنیسم بر فروپاشی حکومتها»، «تأثیر فمنیسم بر دختران در غرب»، «عریان کردن فمینیسم»، «چه کسی گهواره را تکان خواهد داد؟»، «بررسی مبانی فلسفی، کلامی و آثار عملی فمنیسم»، «غریزه مادری»، «جنگ علیه والدین در غرب»، «وضعیت اسفبار پسران»، «مطالعات زنان»، «فمنیسم در آمریکا تا سال 2003»، «وای وای اروپا، آمریکا» (2جلد)، «عفاف گرایی در غرب»، «فمنیسم؛ راه یا بی راه»، «فمنیسم»، «حقوق زنان؛ برابری یا نابرابری» و... منتشر کرده است. **دروغی به نام کار ارزشمند بیرون در بخشی از این کتاب آمده است: یکی از دروغ‌هایی که زنان باور می‌کنند این است که کار بیرون از خانه با ارزش تر و رضایت بخش تر از وظایف همسری و مادری است. نیم قرن پیش، تعداد معدودی از زنان، زمینه ایجاد انقلابی فرهنگی و فلسفی را ایجاد کردند. آنها اعتقاد داشتند که زنان باید خود را از یوغ ستم مردان رها سازند، و برای رسیدن به این هدف کتاب ها نوشتند و مقالاتی منتشر کردند، در کالجها تدریس کردند، در خیابانها تظاهرات کردند، کنگره تشکیل دادند و بدین ترتیب موفق شدند قلب و روح میلیونها زن را تسخیر کنند. آنها برای آنچه مفهوم زن را دربرداشت، تعریفی جدید ارائه دادند و موجب تغییر دیدگاه‌های موجود درباره اولویت‌ها و مسئولیت‌های زنان در زندگی شدند. مفاهیمی چون زهد، پاکدامنی، اطاعت، خویشتنداری و نجابت از واژه نامه ما حذف شد و واژه‌هایی چون انتخاب، طلاق، خیانت و امتیازات یکسان برای هر دو جنس جای آنها را گرفت. دختران و نوه های حاصل از آن نسل، هرگز شیوه تفکر دیگری را نشناخته اند. یکی از مخرب ترین اهداف و تأثیرات این دیدگاه «جدید» نسبت به زنان، سبک شمردن ازدواج و مادری و بیرون آوردن جسمی و روحی زنان از خانه‌ها به سوی بازار کار بود. دکتر دوروتی پاترسون معتقد است زنان از آزادی اصیلی که قرنها از آن لذت میبردند؛ یعنی رسیدگی به امور خانه، پرورش کودکان و پیگیری خلاقیت های فردی دور افتاده اند، مغزشان شست‌وشو داده شده تا باور کنند انجام کاری که دستمزد و حقوق مادی ندارد، زن را گرفتار ناکامی، ملالت و حبس در محدوده خانه می‌کند. **پیامدهای آزادی نوظهور آمارها نشان میدهد فاصله بین استخدام‌ها، دستمزدها و فرصت‌های تحصیلی بین دو جنس زن و مرد، در اثر کار سخت و طولانی فعالان کم شده است، اما پیامدهای ناخواسته این آزادی نوظهور، شرایط نامطلوب زیر را برایمان به ارمغان آورده است: ـ میلیون ها نوزاد و کودک نوپا، پیش از طلوع آفتاب به مهدکودک ها سپرده شده و در تاریکی شب به خانه برده می‌شوند. ـ میلیون‌ها کودک از مدرسه به خانه‌های خالی باز می‌گردند یا موظف به شرکت در برنامه‌های بعد از مدرسه می‌شوند. ـ مادرها بهترین انرژی و وقت خود را به کسانی غیر از شوهر و بچه هایشان اختصاص می‌دهند و هنگام حضور در خانه بسیار خسته و عصبی هستند. ـ اعضای خانواده کمتر در کنار هم غذا می‌خورند. ـ بچه‌ها مجبورند غذاهای منجمد و یا آماده را در حالی که عجله دارند تا به کلاسی برسند، بخورند. ـ بیشتر ظرفیت‌های عاطفی و جسمانی زنان متأهل، بیرون از خانه صرف مردان محیط کار شده و شوهرانشان از آن بهره کمتری می‌برند. ـ کسب استقلال مالی در برخی زنان به آنها این آزادی را داده است که شوهرانشان را ترک کنند. ـ زنان هر روز در محیط کار در معرض مکالمات و رفتار خشن و اشاره‌های جنسی قرار می‌گیرند. ـ زنان وقت و انرژی برای ایجاد یک رابطه نزدیک با فرزندانشان را ندارند و وقتی فرزندان بزرگ می‌شوند با مادر رابطه سرد و ضعیف دارند. ـ بچه‌ها با عدم حضور مادر وقتشان را با فیلم و تلویزیون و بازی‌های الکترونیکی و کامپیوترها پر می‌کنند. ـ فرزندانی که به اندازه کافی تحت نظارت مادر نیستند، در معرض پورنوگرافی (هرزه نگاری و هرزه فروشی درباره کودکان)، الکل، مواد مخدر، رابطه جنسی و خشونت قرار میگیرند. ـ به دلیل مشغله کاری بیرون از خانه زنان و دختران، والدین سالمند به خانه سالمندان سپرده می‌شوند.... ... مشکل زنان امروز این است که همه چیز را با هم میخواهند، اما هیچ کس نمی‌تواند همه چیز را در کنار هم داشته باشد. وضعیت شغل ما به خاطر فرزندانمان با مشکل روبرو می‌شود و بچه‌هایمان به خاطر شغلمان به سختی می‌افتند، من با اینکه مادران شاغل بسیاری را می‌شناسم، اما حتی یک زن موفق در دو مسؤلیت درون و بیرون از خانه ندیده‌ام.