کتاب مجلس ششم از تحصن تا تقلب فصل اول : جریان شناسی انتخابات مجلس: 1- اهمیت انتخابات: انتخابات در تغییر سرنوشت مردم و مملکت بسیار مهم است و همگی باید برای حفظ وحدت ملی؛ مشارکت حداکثری، انتخاب فرد اصلح و... را مراعات نمایند 2- ضرورت جریان شناسی جناحهای حاضر در انتخابات مجلس : 1/2– اصولگرایان: تعریف و شاخصها و الویتهای اصولگرایی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب 2/2- اصلاح طلبان: مبانی فکری، سوابق سیاسی، مشکلات اصلاح طلبان و جبهه اصلاح طلب و ایجاد بحرانهای تیرماه سال78 و خرداد88 توسط این جبهه 3- راهبردهای رهبری در مهار فتنه سال88 فصل دوم: نماینده و مجلس تراز انقلاب اسلامی در اندیشه امام راحل و مقام معظم رهبری 1- اهم دیدگاه امام راحل پیرامون مهمترین ویژگیهای نماینده شایسته و ویژگیهای نماینده ناشایسته. نمایندة شایسته؛ متفکر، دلسوز، متعهد به اسلام و قانون اساسی، محرومیت چشیده، وفادار به ملّت و نمایندة ناشایست؛ وابسته به قدرت مالی خارجی، طرفدار اسلام آمریکایی، منحرف، مشکوک، نالایق، متخلف شدهاند. 2- اهم دیدگاه رهبری پیرامون مهمترین خصوصیات مجلس شورای اسلامی و نمایند آن و رابطه نمایندگان با مردم و نظارت استصوابی. فصل سوم: مجلس ششم از تقلب تا تحصن 1- تشکیل و حاکمیت حزب مشارکت در دولت اصلاحات: 1/1- در دوم خرداد 76 دولت سید محمّد خاتمی تشکیل و اصلاحات افراطی بر تحقق خواستههای خود با تشکیل حزبی بنام مشارکت که یک حزب دولت ساخته مثل حزب کارگزاران سازندگی بود، فعالیتهای ضد دین خود را آغاز کردند. این حزب در مجموع توسط 110نفر با دو طیف فکری تشکیل شده است: یکی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام که در 13آبان 58 سفارت آمریکا را تسخیر کردند و در حال حاضر اکثر به اتفاق آنان پشیمان گشته و بسمت غرب یا فرار کرده یا سنگ غرب را سینه میزنند و طیف دیگر آنان نواندیشان دینی که تمایل به لیبرال دمکراسی غرب(اسلام آمریکایی)دارند را بوجود آوردند. 2/1- حزب مشارکت برای اعمال خواستههای سکولار خود ابتدا با شعارهای «ایران برای همه ایرانیان» و «دانستن حق مردم است» شروع کرد و از وضع موجود کشور به تندی و غیر مسئولانه مکرراً انتقاد کرد، بطوری که با نوشتن کتاب «عالیجناب سرخ پوش و عالیجناب خاکستری» آقای هاشمی را منکوب و محکوم کرد و تمام قتلهای زنجیرهای را به او نسبت دادند . 3/1 – حزب توانست در یک دوره کوتاه در سراسر کشور عضوگیری نماید و با پشتوانههای دولتی و بیتالمال در انتخابات دور اول شوراها (شورای شهر) و مجلس ششم به پیروزی برسند و به یک جریان قدرتمند در حلقة حاکمیت کشور تبدیل شود. 2- تقلب در انتخابات مجلس ششم: اصلاحطلبها به رهبری حزب مشارکت در شمارش آرا انتخابات مجلس ششم در تهران دست به تقلب زدند بطوریکه در نتیجه انتخابات در تهران (مورخه 7اسفند 78 ) در لیست 30نفره، 29نفر اصلاحطلب و نفر سیام اکبرهاشمیرفسنجانی بود. 3- نامه شورای نگهبان به رهبری و رهنمودهای معظمله: تخلفات گسترده در انتخابات تهران نارضایتی زیادی به همراه داشت بطوری که شورای نگهبان بر اساس وظیفة نظارتی خود حاضر به تأیید انتخابات نشد و جناح حاکم که خود راپیروز انتخابات میدانست و مناصب کلیدی در ستاد انتخابات وزارت را در اختیار کشور داشت، بر مواضع خود تأکید کرد و حملات شدیدی را بر علیه نهاد نظارتی شورای نگهبان تدارک دید. در این شرایط شورای نگهبان در نامهای به رهبر انقلاب ماوقع حوادث انتخابات و نتایج بازشماری تعدادی از صندوقها را بازگو کرده و از ایشان رهنمود خواستند. معظمله طی نامهای متضمن تشکر از تلاشهای اعضاء شورای نگهبان، تأکید فرمودند: الف: صندوقهای مخدوش از نظر شورای نگهبان ابطال گردد. ب: بازشماری بقیه صندوقها که مدّت زمان طولانی میطلبد و ناممکن است ایرادی از نظر قانونی و شرعی متوجه شورای نگهبان نیست. ج: وضعیت منتخبان تهران با توّجه به کلیه صندوقها ملاحظه و نتایج آن بعنوان نتایج قطعی اعلام شود. د: دستگاه قضایی و بازرسی موظفاند عاملان تخلف را شناسایی و تحت تعقیب قانونی قرار دهند. 4- نتیجه اقدامات شورای نگهبان: شورای نگهبان با توجّه به رهنمودها و تلاش سهماهه در اوّل خرداد 79 نتیجه قطعی انتخابات را طی بیانیهای اعلام کرد. با مقایسه دو لیست اعلام شده تهران، سه نفر از افراد اصلاحطلب رأی لازم را نیاوردند و یک نفر از اصولگراها انتخاب شد و اکبرهاشمی رفسنجانی از نفر آخر به نفر بیستم ارتقاء یافت. در پی این اعلام هاشمیرفسنجانی ترک مجلس را بر حضور ترجیح داد و با صدور بیانیهای بطور رسمی انصراف خود را از نمایندگی مجلس اعلام کرد. 5- پیگیری قضایی جرائم انتخاباتی: بر اساس نامه رهبر انقلاب، آیتاللهجنتی دبیر شورای نگهبان طی نامهای به قوهقضایه خواستار رسیدگی فوری به جرائم تخلفات انتخاباتی ستاد انتخابات وزارت کشور به ریاست مصطفی تاجزاده عضو حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، دو حزب مؤثر اصلاحطلبان شد.(نامه در صفحه94 کتاب ملاحظه شود) 6- اصلاح قانون مطبوعات توسط مجلس پنجم: نگرانیهای مردم مؤمن به اسلام و انقلاب و هشدارهای مکرر رهبر معظم انقلاب در مورد عملکرد انحرافی و ضد دین مطبوعات زنجیرهای موجب شد که در آخرین ماههای عمر مجلس پنجم طرحی در چند ماده و تبصره برای جلوگیری از فساد مطبوعات در مجلس تصویب شود که به اعتقاد اصلاحطلبان سلب آزادی از مطبوعات بود. 7- عملکرد مطبوعات سکولار (زنجیرهای) در سایة اصلاحیه قانون مطبوعات بدست اصلاحطلبان: پس از انتخابات دوم خرداد76 و ریاست جمهوری سید محمّد خاتمی و حاکمیت اصلاحطلبان به رهبری حزب مشارکت، سیاست تساهل و تسامح در عرصة فرهنگی به اوج خود رسید و مطبوعات منحرف دست به اقدامات رندانه زدند که بخشی از آن بشرح ذیل است. 1/7- تضعیف دین و اعتقادات *ولایت پیامبر بعد از او به کسی منتقل نشده و او و ائمه در زمان خودشان مرجعیت داشتهاند و اعتقاد به عصمت معیوب و مخدوش است. *مجموعه احادیث در حوزههای علمیه ایران همان مبانی فکری طالبان است. *نظام دینی نماد عقب افتادگی و خشونت است. 2/7- حمله به احکام شریعت *ارتداد حق طبیعی هر انسانی است و انقلاب ما بدنبال اجرای احکام شرعی نبوده است. *چادر حجاب برتر نیست و زنان باید سنتهای گذشته را پس بزنند و زنا گناه نیست. *ذخایر فقه شیعه به انتها رسیده و فرهنگ شهادت خشونت آفرین است. 3/7- ضد ولایت فقیه *حکومت ولایی با حکومت جمهوری در تعارض است و مشروعیت حضرت علی ناشی از بیعت مردم است. *نظریه امامخمینی(ره) درباره ولایت فقیه غیر علمی و مخالف امنیت ملّی است. *جامعه ولایی انحصارگر و مستبد است. *ولایت فقیه یعنی خودکامگی، ضد مردمی، سیاست عین دیانت است افکار عامیانه است. *امام خمینی(ره) و کسروی خشونت گرا بودند. *روحانیت، قشریگرا، انحصارطلب، مانع مشارکت زنان درهمه امور است و تقلید از امام خمینی(ره) کورکورانه است. 4/7- تخریب ماهیت نظام اسلامی *حکومت کنونی(جمهوری اسلامی) درصدد تأمین منافع ملّی نیست و حکومت فشار است. *تبعیت سیاست ملّی و نظام از دین فاجعه آمیز است و دو دهه انقلاب غیرکارا، ناموفق و عقب ماندگی بود. *اباحهگری جزء لاینفک جامعه مدنی است و موسیقی را باید به جامعه مدنی بیاموزید. 8- نقدهای رهبری به عملکرد مطبوعات 1/8- «بعضی از ابن مطبوعات و روزنامهها و آدمهای نو به میدان رسیده و بیخبر... خیال میکنند این هنر است که ما کشور را به حالت ابتذال قبل انقلاب بکشانیم»(خوب قبلاً بود چرا مردم انقلاب کردند؟!) 2/8- «متأسفانه من میبینم که در برخی از مطبوعات ما، همان خطی حرکت و تعقیب میشود که تبلیغات رسانههای غربی و بخصوص آمریکاییها دنبال آن هستند. این خیلی مایه تأسف و تعجب است!» 3/8- «بنده درباره مطبوعات و نوشتهها (که به قضایای تأسف آور تیرماه 78 منجر شد)... به بعضی از مسئولان عالی رتبه کشور این روزنامهها را نشان دادم و گفتم اینها چیست؟ گفتند کار آنها زیر سؤال بردن اقتدار نظام است. همین طور هم بود.تیترهایی انتخاب و درج میشد که معنایش تشویق به ناامنی... ناتوانی دستگاه در استقرار امنیت بود... چه ضربهای از این بدتر و ناجوانمردانهتر؟!» 4/8- «عدهای هم متأسفانه در مطبوعات کشور و غیره، همان حرفها را تکرار میکنند که گویا ارتباط با آمریکا خواهد توانست همه مشکلات اقتصاد کشور را حل کند. این دروغ و خلاف است.» 5/8-«بنده طرافدار فکر آزاد، قلم آزاد، بیان آزاد و معارف منتشر شده گوناگون در این کشورم... امّا گفتن معارف گوناگون یک حرف است، دروغ گفتن به مردم و دروغ نوشتن و تحریف کردن حقایق و بلندگوی دشمن شدن حرف دیگری است. آنچه که من در باب مطبوعات میتوانم قبول کنم و بپذیرم، این دوّمی است.» 6/8- «الان چند ماه است که بعضی از مطبوعات ما دائم دنبال میشود که خشونت خوب است یا بد است. یا فلان کس طرفدار خشونت است، فلان کس مخالف خشونت است، یا اسلام خشونت را قبول دارد، یا ندارد و... پشت سر این قضیه نیّتهای دیگری است» 9- مجلس ششم و پافشاری اصلاحطلبان در اصلاح دوباره قانون مطبوعات و نامه رهبری به مجلس : اصلاحطلبان که با تقلب و دروغ پراکنی اکثریت کرسی مجلس ششم را بدست آورده بودند، برای اصلاح دوباره قانون مطبوعات که از حرکتهای سکولار آنها جلوگیری میکرد جنجالی در مجلس بپا کردند که رهبری طی نامهای به رئیس مجلس خواستار خروج این طرح از دستور کار مجلس شدند (متن نامه را در ص107 کتاب مطالعه کنید). بموجب این دستور، آقای کروبی رئیس جلسهای غیرعلنی نامه رهبری را برای نمایندگان قرائت کرد و طرح مذکور را از دستور کار مجلس خارج کرد. 10- جنجال اصلاحطلبان مجلس در مورد نامه رهبری: اکثر نمایندگان اصلاحطلب مجلس که از اعضای حزب مشارکت بودند، موضع ضد ولایت فقیه خود را رو کردند و بعد از مطلع شدن از نامه رهبری سعی داشتند با خروج از صحن مجلس اکثریت نمایندگان را به انفعال وادارند تا بدین وسیله هیأت رئیسه مجلس تحت فشار قرار گیرد و نامة رهبری را نپذیرند( اسامی افرادی از این گروه را در ص 110 کتاب مطالعه کنید). بنابراین معلوم شد اصلاحطلبان با حمایت از مطبوعات فاسد و سکولار میخواهند ساختار شکنی کنند. بهر تقدیر نمایندگان مؤمن و ولایت مدار با هر سختی بود طرح اصلاح طلبان را از دستور کار مجلس خارج کردند و رهبر معظم انقلاب طی نامة دیگری از آنان تقدیر کرد( متن نامه را در ص 111 کتاب مطالعه کنید ). 11- نامه موسوم به جام زهر طرح اصلاح قانون مطبوعات در مجلس ششم نشان داد که نمایندگان اصلاح طلب رویکرد جدیدی را در مصوبات و عملکرد خود دنبال میکنند که هم خلاف قانون اساسی و هم خلاف اسلام و انقلاب است. آنان اکثر فعالیتشان به صلاح کشور و نظام نبود و در طول فعالیت 4 ساله خود در مجلس 134 نامه و بیانیه صادر کردند که یکی از نامههای بسیار مهم خطاب به رهبر معظم انقلاب بود که معروف به جام زهر گردید. این نامه با 127 امضاء نماینده بطرز جدیدی ابتدا در سایت جبهه مشارکت و سپس در رادیو بی.بی.سی، رادیو فردا( ضد انقلاب) و .... طوری منتشر شد که شورای امنیت ملی کشور از انتشار آن در داخل جلوگیری کرد. امضاء کنندگان باصطلاح دنبال حقوق و منافع مردم و مسئله هستهای بودند خواستار تسلیم شدن بی چون وچرا در مقابل غرب را دنبال میکردند و رهبری را تحت فشار قرار داده بودند. خلاصه همانطور که امام را مجبور به نوشیدن کاسه زهر کردند، اینبار هم دشمنان خدا و خلق این راه را رفته بودند. در فراز دیگر از نامه، نظام و رهبری را به دیکتاتوری و استبداد محکوم و دوم خرداد را اصلاح کننده جامعه مدنی دانسته و هر کسی با آنان یعنی جبهه دوم خرداد بود را درست و الّا هیچ و غلط معرفی میکردند و بهمین منظور شورای نگهبان را متهم به جلوگیری آزادی در انتخابات کردند( متن نامه در ص195 مطالعه شود). فصل چهارم:انتخابات مجلس هفتم و تحصن نمایندگان مجلس ششم در این فصل مطالب ذیل را میتوانید مطالعه کنید: 1-رهنمودهای رهبری برای سلامت انتخابات. 2- التهاب آفرینی اصلاح طلبان در فضای پیش از انتخابات. 3- عدم صلاحیت یک چهارم نمایندگان مجلس ششم توسط شورای نگهبان. 4- فشارهای مختلف به شورای نگهبان اعم از خارجی و داخلی بطوری که اصلاح طلبان از خارجیها استمداد طلبیدند و پای بیگانگان را به مسائل داخلی کشور کشاندند. 5- آغاز تحصن تعدادی از نمایندگان اصلاح طلب رد صلاحیتشان. 6- دیدار وزیر کشور و استانداران با مقام معظم رهبری و رهنمودهای ایشان بشرح ذیل است: 1/6- برنامه چهارم مهمتر از انتخابات. 2/6- معترضان منطقهای ضعیف دارند. 3/6- قانون ملاک است. 4/6- شرایط ورود رهبری به موضوع. 5/6- پرهیز از تشنج آفرینی. 7- علرغم نصیحتها و توصیههای رهبری متحصّنان در مجلس به کار خود ادامه دادند و برای چندین بار عدم ولایت پذیری خود را به اثبات رساندند. 8- دیدار اعضاء شورای نگهبان با رهبری و توصیههای ایشان بشرح ذیل است: 1/8- ملاک قانون است. 2/8- ضرورت احراز صلاحیت نمایندگان. 3/8- توصیه در مورد دایره احراز صلاحیتها. 4/8- بازنگری بر مبنای قانون. 5/8- کوتاه نیامدن در مقابل گردن کلفتیها. 6/8- تذکر در مورد متقن نبودن بعضی مصادیق. 7/8- شیوه احراز صلاحیت نمایندگان مجلس. 8/8- از فشارها خسته نشوید. 9- تشویق تحصن کنندگان توسط افراد معلوم الحال. توصیههای رهبری به شورای نگهبان مورد استقبال بسیاری از سیاسیون قرار گرفت امّا اصلاح طلبان به عدم تمکین و ادامه تحصّن نه تنها خود را رسوا کردند بلکه افراد معلوم الحالی مانند میر حسین موسوی، عزت الله سحابی، حبیب الله پیمان و... که همه طرفدار سکولاریسم بودند را نیز جذب و رسوا ساختند. 10- نامه کروبی و خاتمی به آیت الله جنتی. قوه مقننه و مجریه ( کروبی و خاتمی) با نشستهای مختلف با شورای نگهبان باعث گردید تا آیت الله جنتی در خطبههای نماز جمعه اعلام کند که دو مسؤول فوق در جلسات قانع شدند. پیرو این گفتار آقایان کروبی و خاتمی طی نامهای رسمی به شورای نگهبان مسئله قانع شدن خودشان را تکذیب کردند( متن نامه در ص176 مطالعه شود). 11- موج استعفا: چند ساعت مانده به اعلام نتایج برای صلاحیتها توسط شورای نگهبان، نمایندگان متحصّن بیانیة شماره14 خود را مبنی بر استعفای دسته جمعی اعلام کردند. در این راستا 120 نماینده مجلس که از جناح اصلاح طلبان بودند در تاریخ 10 بهمن 82 دسته جمعی استعفا کردند که جنبه قانونی نداشت( باید تک تک استعفا میدادند) و برای فشار بیشتر به شورای نگهبان تعداد 13 نفر از اعضای دولت و 50 معاون وزیر در نامهای نیز اعلام استعفا کردند. خوشبختانه شورای نگهبان با این فشار زیر با خواست نامشروع آنان نرفت. 12- اعلام عدم برگزاری انتخابات توسط وزارت کشور آقایان مبلّغ رئیس ستاد انتخابات و عبدالله رمضانزاده سخنگوی دولت که از عناصر اصلاح طلبان و حزب مشارکت در دولت سید محمد خاتمی بودند پس از عدم موفقیت اصلاح طلبان مجلس در مورخه 6 بهمن 82 بطور رسمی اعلام کردند چون رقابتها سالم نیست ما نمیتوانیم انتخابات را برگزار کنیم. و تبع این اعلام عدة قابل توجهی از استانداران نیز که با آنان بودند عدم توانایی در برگزاری انتخابات را اعلام کردند. 13- دیدار رهبر با مردم و سخنان مهم معظم له در مورد انتخابات مقام معظم رهبری در تاریخ 15 بهمن 82 که هنوز تحصّن سکولارها ادامه داشت و 15 الی 16 بیانیه نیز صادر کرده بودند و دولت خواستار تعویق انتخابات شده بود، در دیدار جمع کثیری از مردم با اشاره به متحصّنان که اهدافشان غیر قانونی است و دولت موظف به اجرای قانون و برگزاری انتخابات است به موارد ذیل صریحاً اشاره فرمودند: 1/13- دشمن از این اختلافها برای قطع پشتوانه مردم از نظام اسلامی، سوء استفاده میکند. 2/13- انتخابات بدون حتی یک روز تأخیر در موعد مقرر یعنی اول اسفند باید برگزار شود. 3/13- در خصوص نفوذ عناصر دشمن به مجلس هشدار دادند و تحصّن را کاری ناشایست و نامناسب اعلام فرمودند. 4/13- از ایستادگی شورای نگهبان در مقابل گردن کلفتیها و زیادهخواهیها تشکر و قدردانی کردنند. 14- نامة آقایان خاتمی و کروبی به مقام معظم رهبری سید محمد خاتمی و کروبی که درخواستهای متحصّنان را پیگیری میکردند، باز هم از سخنان رهبری و عملکرد شورای نگهبان قانع نشدند و از طرفی نمایندههای وزارت کشور برای عدم برگزاری انتخابات نیز مطلع بودند، در نامهای به رهبری ضمن درخواست ورود معظم له به موضوع اختلافات و تأمین نظر آنان بر اجرای دستور رهبری در برگزاری انتخابات در تاریخ مقرر تأکید کردند(متن نامه در ص184 کتاب مطالعه شود). 15- پاسخ مقام معظم رهبری به نامة آقایان خاتمی و کروبی آقایان کروبی و خاتمی اگر چه خرج کردن حیثیت رهبری توسط شورای نگهبان را محکوم کرده بودند، ولی خودشان همین درخواست را برای رسیدن به اهدافشان از رهبری میکردند و میخواستند رهبری برای تأمین نظر آنها به شورای نگهبان دستور بدهند. آنها در حالی وزارت اطلاعات را داور قرار میدادند که این کار به هیچ وجه جنبة قانونی نداشت و این وزارتخانه هم تحت نفوذ اصلاحطلبان بود. مقام معظم رهبری بدون این که داوری وزارت اطلاعات را در این خصوص بپذیرند، بر اِتمام گله گذاریهای دستگاهها از یکدیگر و اجرای قانون و انجام انتخابات در مورد مقرر تأکید و از رئیس جمهور و رئیس مجلس تشکر کردند. 16- پایان تحصّن متحصّنان که از طریق فشارهای سیاسی و صدور بیانیههای مکرّر و کسب حمایتهای غربیها، نتوانستند مقاومت رهبری و شورای نگهبان را در برابر درخواستهای غیر قانونی بشکنند، این بار با صدور هجدهمین و آخرین بیانیه به تحصّن خود بعد از 26 روز پایان دادند. مجلس ششم با پروندهای شکل گرفته از تقلّبات گسترده انتخاباتی و طرح اصلاح قانون مطبوعات برای ایجاد زمینة نفوذ دشمنان در انقلاب و نظام اسلامی، و تحصّن غیرقانونی و دهها طرح و مصوّبه مسألهدار بسته شد. در هجدهمین بیانیة متحصّنان مجلس ششم یکی از اهداف اصلاح طلبان در اجرای سیاست ساختارشکنانه چنین بیان شده است: « حذف نظارت استصوابی و اصلاح قانون نظارت بر انتخابات مطابق با اصول قانون اساسی، یکی از برنامههای اصلاح طلبان در مجلس شورای اسلامی بود»[1] فاعتبروا یا اولیالابصار. اینها عبرتها و درسهایی است که در مقطع نه چندان دور اتفاق افتاده است و ملت ایران بویژه جوانان با توجه به این درسها و عبرتها میبایستی راه خود را در انتخاباتهای آینده مجلس، بشناسد و به افراد و جناحهای مسأله دار و فاقد ایمان عمیق به اسلام و ولایت فقیه و راه امام خمینی، و دلبسته به بیگانگان و فرهنگ مبتذل آنان، رأی ندهند و کشور را دچار بحران دیگری ننمایند. [1] - آفتاب یزد؛ 19/ 11/ 1382 ، ص 2.