کتاب «نفوذ در موساد»، که به عنوان جلد اول از مجموعه چهار جلدی «خانه عنکبوت» شناخته میشود، اثر برجستهای از نویسنده معروف، صالح مرسی است که به روایت داستانهای واقعی از رخنه اطلاعاتی در رژیم صهیونیستی میپردازد و با نگاهی عمیق به فعالیتهای سازمان اطلاعاتی موساد، بازگو کننده تجارب نویسنده به عنوان یکی از اعضای دستگاه اطلاعات مصر در دوران جمال عبد الناصر میباشد.
این رمان نه تنها به چگونگی نفوذ در ساختارهای اطلاعاتی دشمن میپردازد، بلکه ابعاد مختلفی از زندگی و چالشهای شخصی و حرفهای افرادی که در این حوزه فعالیت میکنند را نیز مورد بررسی قرار میدهد. مجموعه «خانه عنکبوت» شامل عناوینی همچون «نفوذ در موساد»، «سکو»، «اشک دشمن» و «شکار شکارچی» (که در دو مجلد منتشر شده است) میباشد و توانسته به یکی از پر فروشترین آثار در دنیای ادبیات عرب تبدیل شود. این نوشته به دلیل تجزیه و تحلیل عمیق و واقعیاتی که از فعالیتهای اطلاعاتی در منطقه خاورمیانه میگوید، مورد توجه بسیاری از خوانندگان قرار گرفته و نمایانگر زوایای پنهان جنگهای فراگیر و سیاستهای پر پیچ و خم در این منطقه است.
این کتاب به تمامی علاقهمندان به داستانهای جاسوسی، تحلیلگران سیاسی، و پژوهشگران حوزه تاریخ معاصر خاورمیانه، مخصوصاً کسانی که به مسائل امنیتی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی و تحولات سیاسی و نظامی در جهان عرب علاقه دارند، توصیه میشود. همچنین، خوانندگانی که به ادبیات معاصر عربی و آثار ترجمه شده توجه دارند و دوست دارند تا با زوایای جدیدی از داستانهای واقعی آشنا شوند، از مطالعه این کتاب بهرهمند خواهند شد. بیتردید، «نفوذ در موساد» تجربهای جذاب و آموزنده برای هر خوانندهای خواهد بود که به دنبال درک عمیقتری از فرایندهای اطلاعاتی و اثرات آن بر زندگی انسانی است.
رس عزیز جبالی از شریفه الهجان بیمورد نبود و احتمال اینکه او در جستجوی برادرش برآید، فراوان بود. شریفه حداقل کاری که میتوانست انجام دهد، چاپ آگهی در ستون گمشدههای روزنامهها بود؛ آن هم در شرایطی که همه روزنامهها و نشریات مصری توسط سازمان موساد خریداری و بایگانی میشد؛ آن هم به وسیله جاسوسانی که حتی در هیئت کارگران فرودگاهها کار میکردند. عزیز اندیشید اگر شریفه عکس رأفت را در یکی از روزنامهها منتشر کند و زیر عکس نام حقیقی او را بنویسند و از او بخواهد که به خانه و خانواده خود برگردد و پس از آن، یکی از افراد اسرائیل در هر جایی از دنیا با رأفت روبرو شود، چه بلایی ممکن است بر سر او بیاید؟ مرد یهودی به درجهای از مستی میرسید که زبانش باز میشد و در همین زمان، هوشیاری جوان به نهایت خود میرسید؛ زیرا این موجود دائمالخمر، سرّیترین مسائل امنیتی اسرائیل را برملا میکرد. رأفت در یکی از نامههای سرّی خود نوشت: «…بعد از چند جام که بالا کشید، نمیتوانستم تشخیص بدهم که این مرد تنومند، زنده است یا مرده. تنها نشانه زنده بودن او، نفس کشیدنش بود… نمیتوانستم بدانم که او خواب است یا بیدار، از روی اراده سخن میگوید یا اینکه کلمات، بیاراده از دهان او خارج میشوند… کافیست یک سؤال از او بپرسم تا او به طور کامل صحبت کند؛ گویی ضبط صوتی است که دکمه آن را فشار داده باشی. چند ساعت پیش، تلگرافی فوری و رمزدار رسیده بود. در آن ساختمان یک نفر در انتظار مرد مسافر بود. نامهای که صبح دیروز از تل آویو ارسال شده بود، موضوع جلسه بود. نامه اطلاعات شگفتانگیزی را در برداشت که بسیار غیرقابل تصور بود. منبع اطلاعات به سرگرد جادوسکی نسبت داده شده بود که عضو هیئت ستاد ارتش اسرائیل بود. نامه حاوی اخباری از حمله سهگانه اسرائیل، انگلیس و فرانسه در چند روز آینده بود. در حقیقت این نامه حاوی اطلاعات سرّی بود که یک روز قبل به مصر رسیده و از سوی دو منبع در پاریس ارسال شده بود. آخرین کلماتی که در نامه آمده بود، این بود: «نمیدانم چه کنم اگر به خدمت سربازی دعوت شوم. آیا ممکن است علیه کشورم سلاح به دست بگیرم؟ که در این صورت خداوند بزرگ مرا بیامرزد
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir