کتاب عبور از آخرین خاکریز : خاطرات اسیر عراقی دکتر احمد عبدالرحمن در همه جنگها یک اتفاق میافتد؛ گروهی شکست میخورند و گروهی دیگر پیروز میشوند. وقتی گروهی پیشروی میکند، گروه مقابل خود را در آستانه شکست میبیند و سعی میکند بگریزد تا اسیر نشود. ماجرای کتاب «عبور از آخرین خاکریز» اما با این حکایت تفاوت زیادی دارد. در این کتاب دکتر احمد عبدالرحمن در لحظات پایانی جنگ میان کشورش عراق و ایران، خود و دوست مجروحش را تسلیم رزمندگان ایرانی میکند. او که به عنوان یک پزشک در این جنگ حضور پیدا کرده است، روایتی مفصل، دقیق و خارج از نگاههای معمول نظامی دارد. میتوان نوشتههای او را دارای نگاهی متفاوت نسبت به دیگر مجموعه خاطرات عراقیان درباره جنگ با ایران دانست. چرا که او با نگاهی متفاوت و با موشکافی یک پزشک به بررسی وقایع میپردازد و در روایتش رگههایی از یک نگاه انسانی به چشم میخورد. از طرف دیگر هرجا که احساس میکند مخاطب نیاز به توضیح بیشتری دارد وقایع را شرح و تحلیل میکند. کتاب با زبانی شیوا، شیرین و جذاب تدوین شده است و از نکات جالب آن میتوان به پایانبندی آن اشاره کرد که این پزشک خود را به رزمندگان ایران رسانده و درباره وضعیت محاصره عراقیها در خرمشهر اطلاعاتی جالب و قابل تامل بیان میکند. گامهایی به سوی سرنوشتی نامعلوم، مشکل قدیمی، طبلهای جنگ به صدا درمیآید، سپتامبر سیاهی دیگر، پرهیز از نتیجهگیری شتابزده، بیدرنگ به سمت دوزخ، سقوط در جهنم، رویایی که به کابوسی مبدل گردید، به سمت خرمشهر و آبادان، ایرانیها حمله میکنند، ولی ....، نزدیکی به خط آتش و ... از بخشهای این کتاب به شمار میرود. قسمتی از کتاب: یکی از افسران ایرانی به زبان انگلیسی از من اخباری را در مورد خرمشهر جویا شد. من هم به انگلیسی پاسخ دادم که تمام نیروهای عراقی در محاصره قرار گرفتهاند و به خواست خداوند هنگام ظهر نزد شما خواهند آمد. سپس از من سئوال کرد: «شما که در آغاز جنگ به پیروزی دست یافته بودید، چطور به این وضع و حال دچار شدید؟» سرم را تکان دادم و گفتم: «ان ینصرکم الله فلا غالب لکمو ان یخذلکم فمن ذاالذی ینصرکم من بعده...» صفحه 239 نظر رهبر انقلاب درباره کتاب: سمه تعالی درشب سهشنبه 70/9/19 مطالعهی آن تمام شد آن را ازنظر داستانی و نیز اشتمال بر مطالب مفید، بهترازخاطرهی اسیر دیگر عراقی که او نیز پزشک بوده است، یافتم بجاست اگر به زبانهای اروپائی همه یا بخشی ازآن ترجمه و در پاورقی روزنامههاشان منتشر شود، مخصوصاً بخش اوّل آن یعنی از ص11.