کتاب نیمه پنهان جلد بیستم : انتهای تاریکی - عوامل دربار در محکمه انقلاب(1) جلد 20 از مجموعه نیمه پنهان تحت عنوان «انتهای تاریکی» با موضوع «عوامل دربار در محکمه انقلاب» به اهتمام مرکز پژوهشهای موسسه کیهان منتشر شده است. کتاب «انتهای تاریکی» شامل شرح حال و زندگینامه سه تن از کارگزاران و وزرای رژیم پهلوی در عرصههای آموزش، سیاست و مدیریت جامعه است؛ کسانی که در ماههای ابتدایی انقلاب بنا بر حکم دادگاههای انقلاب اسلامی به مجازات اعدام محکوم شدند. در بخش اول زندگی «منوچهر آزمون» از دوران تولد، نفوذ در کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور به عنوان نفوذی ساواک، بازگشت به ایران به عنوان مدرس کلاسهای آموزشی سازمان اطلاعات و امنیت کشور، غارت اموال اوقافی، نمایندگی مجلس، رسیدن به پست وزارت و ...مورد بررسی قرار میگیرد. بخش دوم با عنوان قاجارزادهای که نوکر پهلوی شد به زندگی «غلامرضا نیکپی» شهردار تهران در رژیم شاه اختصاص یافته است. در بخش سوم و پایانی نیز به زندگی «فرخ رو پارسا» به عنوان مهره بهائیان در عرصه تعلیم و تربیت رژیم شاه پرداخته میشود. در تنظیم و تألیف این اثر کوشش شده که با بیطرفی کامل و پرهیز از افراط و تفریط و به دور از هرگونه حب و بغض شخصی و تنها براساس مستندات و شواهد محکم و قابل اتکا، آغاز و فرجام زندگی این سه چهره مورد قضاوت تاریخ قرار گیرد. کتاب حاضر در یکصد و یازده صفحه به همراه بخش تصاویر و اسناد در شمارگان 3300 نسخه توسط انتشارات موسسه کیهان در اختیار علاقهمندان و تاریخپژوهان قرار گرفته است. در بخشی از کتاب آمده است: وقتی حسنعلی منصور کشته شد شاه، امیر عباس هویدا وزیر دارائی کابینه او را مامور تشکیل دولت جدید نمود و نخستین کابینه این فرد در 11 بهمن 1342 معرفی شد. هویدا نیز غلامرضا نیکپی را بار دیگر در شمار دولتمردان قرار داد و پست معاونت نخستوزیری را به وی واگذار کرد. هویدا در نامهای به تاریخ 29/10/43 خطاب به نیکپی مینویسد: «دوست بسیار عزیزم جناب آقای دکتر غلامرضا نیکپی معاون نخستوزیر، من هیچگاه صمیمیت و همبستگی آن دوست و همکار خود را فراموش نمیکنم و از اینکه در کنار هم به خدمت شاهنشاه معظم و ملت عزیز ایران همکاری داشتهایم به خود میبالم... ارادتمند امیر عباس هویدا گفتنی است غلامرضا نیکپی از مهر 1348 تا سال 1356 شهردار تهران بود. نیکپی در این مقام با اجرای طرح محدوده تهران عملا دست به فجیعترین جنایات زد و خانه بسیاری از مردمان زحمتکش را در مناطق فقیرنشین جامعه بر سرشان خراب کرد. وی در این مسند در خدمت اشراف و درباریان و کلان سرمایهداران بود و با قرار دادن اراضی آنان در داخل محدوده تهران موجبات ثروتمندتر شدن بیش از پیش آنان را فراهم آورد و در همین حال بدون هیچ ترحمی خانههای خارج از محدوده را ویران میکرد.