کتاب اسلام گرایی در غرب پس از 11 سپتامبر2001 (ایالات متحده آمریکا، فرانسه، آلمان، انگلیس و روسیه) دکتر داوود کیانی تحصیلات کارشناسی ارشد پیوسته خود را در رشته علوم سیاسی در سال 1381 و در دانشگاه امام صادق (ع) به پایان رساند و سپس مدرک دکتری خود را در رشته روابط بینالملل در سال 1386 و از دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات اخذ کرد. وی چندین کتاب تالیف و ترجمه کردهاند. از کتابهای تالیفی ایشان میتوان به کتابهای «اتحادیه اروپا: سیاست، هویت و امنیت»، «اتحادیه اروپا و نظام بینالملل» و «منافع ملی جمهوری اسلامی ایران» اشاره کرد. تعدادی از کتابهای ترجمه شده وی نیز عبارتند از: «دین، جهانی شدن و فرهنگ سیاسی در جهان سوم» و «موضوعات جهانی در چالش با آیین دموکراسی». از ایشان همچنین بیش از 20 مقاله در نشریات مختلف کشور به چاپ رسیده است. اسلام در غرب و نحوة تعامل جوامع و دولتهاي غربي نسبت به اقليتهاي مسلمان در آن کشورها موضوعي است که نزديک به دو دهه در محافل علمي، دانشگاهي و رسانهاي اروپا و آمريکا محل توجه و تدبر تحليلگران و فرهنگشناسان قرار گرفته است. در اين ميان، وقوع حوادث 11 سپتامبر 2001، گذشته از ريشهها و مبادي آن، سبب شد تا موضوع روابط اسلام و غرب در صدر توجهات آگاهان، انديشهورزان و تحليلگران غربي و اسلامي قرار گيرد. کتاب حاضر با مطالعۀ موردی پنج کشور ایالات متحده آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و روسیه، قصد دارد تا به مطالعه و تحلیل روند اسلامگرایی در این جوامع براساس سه شاخص: گرایش مسلمانان ساکن غرب به مشارکت اجتماعی به منظور حفظ هویت دینی؛ گرایش مسلمانان به اسلام به عنوان یک جنبش سیاسی- اجتماعی؛ و گرایش مسیحیان و پیروان سایر ادیان در غرب به اسلام بپردازد. این پنج کشور بیشترین جمعیت مسلمان در مقایسه با سایر دول غربی را دارا میباشند. همچنین انتخاب مبدأ زمانی 11 سپتامبر 2001 نیز از آن روست که عرصۀ عمومی و یا فضای سیاسی- اجتماعی در غرب پس از وقایع 11 سپتامبر نسبت به مسلمانان بسیار ستیزهجویانهتر از گذشته گردید. آنچه که هدف اصلی این کتاب را تشکیل میدهد، واکنش مسلمانان و نهادهای اسلامی مقیم در غرب به فشارها و تبعیضهای اجتماعی یاد شده میباشد. بر این اساس، این کتاب قصد پاسخ به این پرسش را دارد که شکلگیری مجموعه نگرشها و روندهای تقابل گرایانه به اسلام پس از 11 سپتامبر 2001، چه تأثیری بر بافت هویتی و فعالیتهای اجتماعی گروهها و سازمانهای اسلامی در آن جوامع گذاشته است؟ نویسنده در فصل اول به بررسی روند اسلامگرایی در غرب پیش از واقعه 11 سپتامبر پرداخته است. در بخشی از این فصل آمده است: اگرچه اسلامگرايي درغرب در قالب نوعي هويتيابي ديني از اواخر دهة ۱۹۸۰ به اين سو همواره روندي رو به رشد داشته است، اما تجلي اين روند در آمريکا و کشورهاي اروپايي تا اندازهاي متفاوت بوده است. شايد دليل اصلي اين مسأله به رويکرد هريک از دولتهاي اين مناطق به اسلام و مسلمانان ساکن در آن برگردد. شکلگيري اين رويکردها نيز اساساً به نحوة آشنايي و مراودات تاريخي دولتهاي غربي با مسلمانان بازميگردد. رويدادهاي تاريخي چون جنگهاي صليبي و نيز سابقة استعماري دولتهاي اروپايي در کشورهاي مسلمان، مجموعاً موجب شده تا مهاجرت مسلمانان به اروپا با تبعات سياسي ـ اجتماعي بيشتري در مقايسه با مهاجرت آنان به آمريکا همراه باشد. به بيان ديگر، چون شدت تبعيضهاي اجتماعي در اروپا نسبت به اقليتهاي مسلمان بيشتر از آنچه که در جامعة آمريکا رخ ميدهد، است، روند هويتيابي ديني و اسلامگرايي در جوامع اروپايي نيز تا قبل از رويداد ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ با قوت بيشتري طي شده است. در فصل دوم با عنوان « روند اسلامگرايي در ايالات متحدة آمريکا پس از 11 سپتامبر 2001» تلاش شده تا در ابتدا، ضمن نگاهي به وضعيت جمعيتشناختي و تبارشناختي مسلمانان در آمريکا، عوامل تأثيرگذار بر صورتبندي هويتي، سطح و ميزان مشارکت سياسي و مختصات نهادهاي سياسي ـ اجتماعي آنان بهويژه در مقطع زماني پس از 11 سپتامبر و تأثيرات ناشي از آن بر مقولات يادشده، بررسي شود. در ادامه با توجه به اهميت رشد جمعيت مسلمانان در آمريکا، سطح، ميزان و علل گرايش به دين اسلام بهخصوص بعد از 11 سپتامبر 2001 مطالعه شده است. در فصل سوم با عنوان « روند اسلامگرايي در فرانسه پس از 11 سپتامبر 2001» ضمن بررسي وضعيت جمعيتشناختي، اقتصادي و اجتماعي مسلمانان فرانسه تلاش شده تا کنشها و واکنشهاي مسلمانان نسبت به محيط سياسي و اجتماعي زندگي خود و تلاشهاي آنان را براي حفظ هويت مذهبيشان به تصوير کشيده شود. چالشهاي بزرگي که مسلمانان فرانسه در محيط لائيک و پر از سوءظن و تبعيض اين کشور با آنها مواجهاند و پيامدهاي تلاشهاي آنان براي مقابله با اين چالشها بخش عمدهاي از اين فصل را تشکيل داده است. در فصل چهارم با عنوان « روند اسلامگرايي در آلمان پس از 11 سپتامبر 2001» پس از بررسي هويت ديني مسلمانان در آلمان، چالشهاي پيشروي آنها و نيز ميزان مشارکتشان در تصميمگيريها و فرايند سياسي در اين کشور بررسي شده است. در فصل پنجم به روند اسلامگرايي در انگلیس پس از 11 سپتامبر 2001 پرداخته شده است. از آنجايي که مسلمانان اهل آسياي جنوبي، بزرگترين جامعۀ مسلمان انگلستان به شمار ميروند، این فصل به این عده از مسلمانان مقیم انگلیس توجه نموده است. در پایان این فصل اطلاعات آماری کاملی در مورد توزیع جغرافیایی، بافت قومی، وضعیت معیشتی، آموزش و ... مسلمانان ساکن در انگلستان در قالب جدول شماره 1 ـ 5 ذکر شده است. در فصل ششم به روند اسلامگرايي در روسیه پس از 11 سپتامبر 2001 پرداخته شده است. حادثه يازدهم سپتامبر براي بخشي از جريانهاي اسلامي در روسيه به ويژه مبارزان مسلمان در چچن پيامدهاي ناخوشایندی در پیداشت: بازتر شدن دست مقامهاي حکومت مرکزي در مسکو براي مقابله جديتر با جنگجويان جداييطلب چچن و از بين رفتن يکي از مراکز اصلي تغذيه فکري و آموزشي اين مبارزان در افغانستان. با اين حال، اسلام در روسيه بر خلاف ساير کشورهاي غربي موضوعي حاشيهاي و فرعي نيست. اسلام و مسلمانان بخش جداييناپذير زندگي سياسي و اجتماعي روسيه در طول چندين قرن تاريخ اين کشور بودهاند. به همين دليل بررسي وضعيت اسلامگرايي در روسيه با توجه به شرايط تاريخي و جغرافيايي ويژه اين کشور، نيازمند تحليل ابعاد گستردهتري است که تنها شامل جنبههاي آشکار سياسي نميشود. در اين فصل تلاش شده تا با مروري کلي بر وضعيت مسلمانان روسيه، به تحليل جايگاه آنها در سالهاي اخير و به ويژه پس از رويداد يازدهم سپتامبر 2001 پرداخته شود. فصل هفتم و آخر کتاب نیز به نتیجهگیری اختصاص دارد .برخی از نتایج کتاب بدین شرح میباشد: در ميان پنج کشور مورد مطالعه چنين به نظر ميرسد که سهم امريکا از گرايش اتباع و مهاجرينش به اسلام بيش از چهار کشور ديگر باشد. در بررسي صورت گرفته آشکار شده است که پس از 11 سپتامبر گرايش به اسلام در میان سکنة امريکا تقويت يافته است. در فرانسه نيز به رغم آنکه بيشترين فشار اجتماعي بر مسلمانان جهت دستکشيدن از ارزشهاي ديني خود و ادغام هرچه بيشتر در ارزشهاي جامعة فرانسه وارد ميآيد، همچنان شاهد روند گرويدن به اسلام در اين کشور هستيم. در روسيه، تازهمسلمانان با دلايل کم و بيش مشابهي به سمت اين دين گرايش پيدا کردهاند. يکي از رايجترين اين دلايل در روسيه که با ديگر کشور کاملاً مشابه ميباشد، ازدواج است. در واقع، ازدواج را بايد مهمترين عامل در افزايش شمار تازهمسلمانان در روسيه بهشمار آورد. در انگلستان هم، هيچگونه آمار رسمي نسبت به ميزان واقعي گروندگان به اسلام در آن کشور وجود ندارد. اما در يک سرشماري توسط يک مرکز اسلامي در انگلستان تا سال 2001 ، 14 هزار نفر به دين اسلام گرايش پيدا کردهاند. به نظر ميرسد که در انگليس زنان و جوانان دو گروه پيشتاز در گرويدن به اسلام باشند. پس از فرانسه، آلمان دومين کشور اروپايي است که پذيراي بيشترين گرونده به اسلام خصوصاً پس از 11 سپتامبر ميباشد. تا جايي که بر اساس آخرين آمارگيريهاي غيررسمي تا کنون 20 هزار نفر در آلمان، اسلام را به عنوان دين خود برگزيدهاند.