کتاب سوران سرد نوشته جواد افهمی رمان «سوران سرد»، قصه جنگ است، اما بیش و پیش از آن که به جنگ عراق با ایران بپردازد، تصویر دو جنگ دیگر را پیش روی مخاطب میگشاید؛ جنگ انسان با طبیعت و جنگ انسان با تمناهای نفس. افهمی در این رمان، چنان سرما و زمستان کُشنده منطقه سوران را با استادی ترسیم میکند که مخاطب این سرما را تا مغز استخوان خود احساس میکند. از سوی دیگر هم به ترسها و تردیدهای آدمیانی میپردازد که در برابر خواهش نفس و تعلقات دنیوی قرار گرفتهاند. با این همه، رمان «سوران سرد» در ستایش ایمان و اراده است؛ ایمان و اراده سربازان و نظامیانی که در برابر این طبیعت بیرحم و خشن سر خم نمیکنند و به نفسانیات خود لگام میزنند. افهمی اما همه اینها را بیافتادن به دام شعار و کلیگویی روایت کرده است. چرا که با پرداختی بسیار دقیق و جزئینگر، نقشه سوران را در ذهن مخاطب ترسیم میکند و بعد به کناری میایستد تا خواننده خود به قضاوت در باب این نبرد نفسگیر بین خیر و شر بنشیند. به تعبیر دیگر، ماجراهایی که در داستان «سوران سرد» اتفاق میافتد، بکر و دارای سوژهای تازه است. نگاه نویسنده جانبدارانه نیست و این همدلی و همدردی خواننده را بر میانگیزد.