کتاب خاطرات ترک خورده «خاطرات ترک خورده» روایت روزهای صبر و مقاومت آزاده ای است که در چهارده سالگی روستای زیبای حاجی کلای هتکه لو، در استان مازندران را به قصد نبرد با دشمن بعثی ترک کرد و ابتدا به خطه کردستان رفت، چنگیز (کمیل) قبل از اسارت از ناحیه پا مجروح شد. خودش می گوید: «سرانجام در تاریخ ۶۷/۱/۲۸ ساعت ۱۴:۳۰ بعدازظهر اولین روز ماه مبارک رمضان در منطقه عملیاتی فاو در حالی که ۱۸ سال بیشتر نداشتم، با دست و پای مجروح در حال گذر از آب وحشی اروند بودم، که با توجه به وضعیت جسمانی و مشکلاتی هم چون، وجود سیم خاردار و مین های تله گذاری شده در آب وسرعت جزر و مد آب، مواجه شده و در محاصره دشمن قرار گرفتم.» چنگیز(کمیل) در مدت اسارتش توسط صلیب ثبت نام نشد و بدین ترتیب راز اسارتش در اردوگاه تکریت از همه پنهان شد، آلام پدر ومادر زجرکشیده اش در راز و نیاز با قبری خالی که برای او در نظر گرفته بودند، به سکوت سپری می شد، سرانجام «او» در بی خبری بازگشت و قبل از آمدنش هم کسی نمی دانست این رزمنده شجاع مازندرانی کجاست! اگر به خاطرات این آزاده جانباز در کتاب «خاطرات ترک خورده» سری بزنید، بدون شک مقهور یکی دیگر از عاشقان سرو قامت این سرزمین کهن خواهید شد.