کتاب پله پله تا ملاقات خدا - جلد دوم در بخشی از این کتاب درباره محبت «اویس بن عامر به رسول خدا (ص)»، آمده است : محبت اویس بن عامر به رسول خدا صلی الله و علیه و آله چنان بود که وقتی در جنگ احد، دندان حضرت شکست، در همان ساعت، دندان اویس هم در صدها کیلومتر آن طرف تر در یمن و روستای قرن شکست. همین اویس با این درجه از عشق و محبت به رسول خدا، از مادر پیر خود اجازه گرفت تا دیدار حضرت برود. مادر اجازه داد. با این شرط که بیش از نصف روز در مدینه نماند و به سرعت برگردد. اویس با زحمت و مشقت، مسیر یمن تا مدینه را طی کرد، ولی با کمال ناباوری شنید که رسول خدا در مدینه نیست و آن روز بر نخواهد گشت!. - سلام مرا به رسول خدا برسانید و بگویید مردی از یمن به نام اویس به زیارت شما آمده بود و چون از مادرش اجازه توقف بیشتر نداشت، به وطن خود مراجعت کرد. وقتی رسول خدا صلی الله و علیه و آله به مدینه بازگشت فرمود: «تفوح روائح الجنة من قبل قرن، واشوقاه الیک یا اویس القرنی، الا و من لقیه فلیقرئه منی السلام (بحار الانوار، ج 43، ص 155، الفضائل، ص 107) نسیم های بهشتی از سوی منطقه قرن می وزد، آه ای اویس قرنی! چه قدر به دیدار تو مشتاقم! هر کس او را دید سلام مرا به او برساند. گر در یمنی، چو با منی، پیش منی / گر پیش منی، چو بی منی، در یمنی اویس قرنی از معدود یاران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می باشد که علی رغم عدم درک محضر او، در زهد و تقوی به درجات بلندی نائل شد و بعد از تلاش های فراوان در راه احیای دین و دفاع از ولایت مولای متقیان علی علیه السلام در جنگ صفین در رکاب آن حضرت به شهادت رسید و در منطقه صفین مدفون شد.