پرواز روی خاک: خاطرات سرهنگ خلبان منوچهر شیرآقایی ویژگی این کتاب، صداقت و صمیمیت و لحن غیر رسمی راوی در بیان خاطراتش است. خلبان شیر آقایی در طول دوران هشت سال دفاع مقدس حدود 3 هزار ساعت پرواز داشت و در این زمان هواپیمایش دچار حادثه خاصی نشد. تاکنون کمتر آثاری مشابه کتاب «پرواز روی خاک» نوشته شده اند و آقای شیرآقایی در این کتاب با بیان رشادت ها و دلیری های دیگر خلبانان همرزمش، تصویری جالب و عینی از موقعیت خلبانان در پایگاه ششم شکاری بوشهر در سال های قبل و بعد از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ارایه می دهد؛ تصویری که تا اندازه بسیار زیادی نو و تازه است. بخشی از کتاب پرواز روی خاک یکی از مشکلات ما در همان روزهای اول جنگ این بود که خلبان ها از نیروهای قوای دیگر شناخت درستی نداشتند. نیروی زمینی و دریایی شناختی از هواپیما و نوع آن نداشتند. بسیاری از پدافندهای ایرانی میگ را از «اف 4» تشخیص نمی دادند. این بود که بارها هواپیماهای خودی را هدف قرار می دادند و می زدند. اگر در جایی بین نیروهای سه گانه زمینی، هوایی و دریایی هماهنگی می شد و آنها نسبت به هم شناخت بیشتری داشتند، شاید می شد جلوی خیلی از فاجعه ها را گرفت. خودم شاهد یکی از این فاجعه های دل خراش بودم. در تاریخ هفتم مهرماه 1359 در بندر امام دو فروند فانتوم خودی به دست پدافندهای خودمان سرنگون شدند. یک هواپیما به خلبانی علی اکبر بشیری و محمدرضا کرم بود که هر دو خلبانش شهید شدند. در یک هواپیمای دیگر هم سروان شیرچی و ستوان موسوی بودند که هر دو با چتر پریدند و نجات پیدا کردند.