کتاب داستان های دوستی - گروه شبنم 8 وقتی کودکان در فضایی بیرون از جمع خانواده خود، مانند اقوام و خویشاوندان، دوستان و همسایهها، همکلاسی و ... حضور پیدا میکنند با تربیتها و برخوردهای گوناگونی روبرو میشوند که به سبب آن تفاوتها و تعارضهایی پیش میآید که باید آنها را حل کرده و برطرف کنند و از آنها بهره ببرند برای بهتر شدن شرایط و روابط اجتماعیشان. سید محمد مهاجرانی، در این مجموعه توانسته با زبانی ساده و روان با بهرهگیری از زبان و ادبیات ساده کودکان سادهترین و البته مهمترین اصول انسانی را به آنها آموخته و به کمک عامل قدرتمندی در رساندن مفاهیم، به نام داستان، در این راه موفق عمل کند. این مجموعه با عناوین: همیشه مثل تو، خرس عروسکی، طنابهای قرمز، موهای طلایی، سیب سرخ، اشرف خانم، بچههای زنگ، گروه شبنم، کلاس بیستاره و نوبت نان تألیف شدهاست. در بخشی از جلد 3 این مجموعه آمده: «... آقای کرمپور، معلم پرورشی مدرسه، توی راهرو بود. صدای خنده بچهها را شنید. نگاهش به طنابهای قرمز افتاد. بچههای گروه نیش، پشت سر سامان و فرهاد میآمدند و بلندتر از همه میخندیدند. آقای کرمپور نفس عمیقی کشید: احتمالاً کار خودشونه ...»