کتاب نیمه پنهان جلد سی و سوم : پشت پرده تشکیلات - (خاطرات عضو سابق حزب بهائیت) ...« تو یک الف بچه می گویی ما اگر نخواهیم بهایی شویم چه کسی را باید ببینیم؟ بچه جان! این دین جهانی است و از جنگل های آفریقا تا استرالیا بگیر و برو آمریکا، پیرو دارد و این در حالی است که اینها ادعا می کنند فرد برای تسجیل شدن و ورود به جرگه بهاییان باید بدون اکراه و از سر آگاهی تصمیم بگیرد....» این بخشی از خاطرات بهزاد جهانگیری عضو سابق حزب بهاییت در سی و سومین جلد از مجموعه کتاب های نیمه پنهان با عنوان پشت پرده تشکیلات است که بتازگی به قلم سعید سجادی به رشته تحریر درآمده است. جهانگیری از همان کودکی به بطلان این فرقه کذایی پی برده بود، اما به دلیل شرایط موجود، محکوم به زندگی در فضای خانواده ای بهایی، ناآرام و متشنج بود. در این کتاب به ازدواج های تشکیلاتی در بهاییت اشاره کرده و پیوند یهود و بهاییت را عنوان می کند. وی در ادامه این کتاب از فسادهای اخلاقی و اجتماعی جامعه بهاییان و همچنین فساد حاکم بر جلسات اعضای فرقه بهاییت سخن گفته و تنفر خود را از عقاید این فرقه بیان می کند تا جایی که در حین خدمت سربازی در جنوب، علی رغم علم و اطلاع سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران از بهایی بودن وی، مورد لطف و اعتماد روحانیون جهادگر قرار می گیرد و خود را در صفوف نماز جماعت مسلمانان جا می زند تا برای لحظه ای هم که شده خود را از کابوس فرقه ضاله بهاییت رها سازد. وی که از کودکی به اسلام علاقه داشت و بسیاری از دوستانش نیز مسلمان بودند و در دوران نوجوانی و ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین (ع) همراه با مردم کوچه و بازار اشک می ریخت، ۱۰ سالی است که مسلمان شده است.