کتاب لذت بوی باروت - گفتگوهایی درباره هنر و ادبیات انقلاب اسلامی در مقدمه آمده است: «روزی که قرار شد اولین گفتوگوی کوتاه «تاریخ شفاهی هنر و ادبیات انقلاب اسلامی» را برای ماهنامه «سوره» بگیرم؛ فکر نمیکردم تعداد و حجم این گفتگوها روزی به حد یک کتاب برسد. یادم نمیآید شروع این مجموعه پیشنهاد من بود یا برادر و استاد ارجمندم وحید جلیلی. اما میدانم با راه افتادن ماهنامه «سوره» و کورسوی امیدی که دردل بچههای فرهنگ دوست انقلاب بوجود آمده بود. میخواستم کاری انجام دهم. تا دوازده شماره فقط «سوره» را میخواندم، لذت میبردم و حسرت میخوردم که چرا من عضوی از نویسندگان مجله نیستم. پیش از مصاحبه اول یکی دوباری تلاش کردم، اما سرنوشت نوشتههایم جایی بهتر از سطل حصیری کنار میز سردبیر پیدا نکرد. تا اینکه مصاحبه شاعر بزرگ و عدالتخواه انقلاب محمدکاظم کاظمی از من در شماره سیزده چاپ شد و این مسیر تا آخر انتشار ماهنامه فرهنگی «راه» ـ که از دل تعطیلی سوره برآمده بود ـ ادامه پیدا کرد. این مجموعه شامل نُه گفتگو است. هشت گفتگو با هنرمندان انقلاب اسلامی و یک گفتگو درباره بزرگ هنرمند انقلاب، سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی.» وی در ادامه درباره شیوه انجام و تنظیم گفتگوها نوشت: «پیش از هر گفتگو تحقیق جامعی درباره آن هنرمند انجام دادهام. جزیی از این تحقیق، خواندن کامل همه آثار مکتوبی بوده که از او صادر شده و در مورد آقای حمیدنژاد دیدن همه آثار سینمایی ایشان بوده است. به عنوان مثال فقط برای گفتگو با استاد محمدرضا سرشار، بیش از 80 کتاب خواندهام و در مورد بقیه بزرگواران این رویه تکرار شده است. همچنین برای انجام گفتگوها هر بار از مشهد مقدس ـ محل سکونت قبلی و فعلیام ـ به قصد همان گفتگو به تهران سفر کردهام. جز گفتگو استاد محمدکاظم کاظمی و سید عبدالله حسینی که در مشهد انجام شده است. به دلیل انگیزه بالا و وسواسی که آن زمان نسبت به این تکلیف داشتم، متن همه گفتگوها را خود شخصاً پیاده کرده و برخی را تا هفت بار بازنویسی کردهام. هر یک از گفتگوها را نسبت به شرایط فنی، زمانی و تشخیص خود، به شیوهای تنظیم کردهام. در یکی سئوالات گفتگوکننده جزو متن اصلی است و در دیگری همه سئوالات به کلی حذف شده است. یکی دو مورد هم وجود دارد که از روش تلفیقی استفاده کردهام. بر اساس سلیقه کاری و پایبندی به استناد تاریخ شفاهی، در هیچیک از گفتگوها از روش توصیفی برای تنظیم گفتگو استفاده نکردهام. وی در بخش پایانی این مقدمه مینویسد: «اذعان میکنم که هر یک از این گفتگوها برای من یک کلاس درس و گنجینهای تجربی برای کارهای بعدی، خصوصاً مستندسازی بوده است. مرور یک دوره ادبیات و هنر انقلاب و ملاقات و دوستی با هنرمندان بزرگی که در نوجوانی با آثارشان زندگی میکردم و آرزوی دیدنشان را داشتم.»