کتاب مجموعه اشعار طاهره صفارزاده زمين هرگز از بركت پاكان و سلحشوران خالي نميماند و در چنين شرايطي است كه طاهره صفارزاده پر نفس شعر خود را ميسرايد و اميد را روزنهاي ميگشايد كه نسيم بهاري در راه است. شعرهايي كه افشاگري و ارشاد را با هم دارند. ايمان را بارور ميسازند و چشمها را بر روي حقيقتهاي تلخ و شيرين تاريخ باز ميكنند. بررسي اجمالي شعر معاصر را با مروري بر چند شعر طنينانداز طاهره صفارزاده در مجموعه شعرهاي "طنين در دلتا" "سفره پنجم" "سد و بازوان" و.. آغاز ميكنيم. دكتر طاهره صفارزاده متولد 1315 سيرجان است. پس از پايان دوره متوسطه در ايران، دوره دكتراي زبان و ادبيات انگليسي و مباني ترجمه را در انگلستان و امريكا تحصيل كرده است. پس از مراجعت به ايران علاوه بر نگارش اصول مباني ترجمه، ترجمه مفاهيم بنيادي قرآن مجيد به فارسي و انگليسي و سردبيري نشرياتي چند كتابهاي خود را "رهگذر مهتاب" و سپس "طنين در دلتا" "سفر پنجم" "سد و بازوان" "حركت و ديروز" "بيعت با بيداري" "ديدار صبح" "مردان منحني" "در پيشواز صلح" و "روشنگران راه" را منتشر كرده است. بعد از پروين اعتصامي كه اشعارش در قالبهاي كهن شعر فارسي بود، او اولين زن شعر نوگوي مذهبي ـ انقلابي است كه كار سرودن شعر را از سال 1335 آغاز كرده است. در "رهگذر مهتاب" چهار پاره و رباعي و غزل را تجربه كرده است و در "طنين در دلتا" و "سد و بازوان" و "حركت و ديروز" به مشخصهها و مؤلفههاي ويژه شعري خود را رسيده است كه هم در بيان مفاهيم و هم در شكل ارايه شعر استقلال كامل دارد. تعهد اخلاقي و ايمان شيعياش وجوه تمايز ويژه "طاهره" اوست. اگر مرثيهاي براي انتظارهاي برآورده نشده قيام سركوب شده 28 مرداد 1332 سروده است اما بهسان ديگر شاعران پاي آن ديوار بلند يأس به مويه ابدي و تكراري نپرداختن و بر گذشتن از آن ويژه خود اوست. اگر گاهي اشعارش در "طنين در دلتا" "سد و بازوان" و "حركت و ديروز" از زبان فخيم و حماسي برخوردار ميشود و شوريدگي نزديك به بعضي از اشعار احمد شاملو ميبرد، در مقابل ايدئولوژي و كاركرد آن در هنر ديني وجوه تمايز ويژه به كارهايش ميدهد. حتي با همه نزديكيهاي تعريفي پيرامون هدف ادبيات، روشنفكري، تعهد و هنر مردمي به جلال آلاحمد، باز هم مشخصههاي تلقي از هنر و به كار بستن مفاهيم ويژه خود را داراست. يكي از ويژگيهاي كار ايشان بالا كشيدن مفاهيم ايدئولوژيك از حد ژورناليسم ادبي روز دهههاي چهل و پنجاه است. در كارهاي او استفادههاي مناسب شعر ناب، شعر داستانگوي، شعر روشنفكري با آميزهاي از شعار، شعر پيونددهنده شرايط روز با صدر اسلام بسيار كاربردي انجام گرفته است. فراموش نكنيم دهه چهل و پنجاه سالهاي قبول شكست و ترويج شكست از سوي جريانهاي روشنفكري است. از سويي غزلوارهها و چارپارههاي تغزلي بيارتباط با شرايط موجود نيز به شدت تبليغ ميشد و در آن عيش و عشرتطلبي و ترويج فساد گستردهاي يافته بود. در چنين شرايطي كار "طاهره" كارستان است. دو مصاحبه روشنفكرانه طاهره صفارزاده با محمد حقوقي در سال 1350 و سپس با محمدعلي اصفهاني و كشف و بازنمايي ويژگيهاي اشعار او به تحقيق و تفسير اشعار توسط محمد حقوقي در كتاب "شعر نو از آغاز تا امروز 1350" و تفسيرهاي ديگر دكتر عليمحمد حقشناس بازتاب ويژهاي يافت. اين موفقيتها در شرايطي بود كه كتاب مجموعه شعر او "چتر سرخ" به انگليسي در امريكا منتشر شده بود و در ميان شاعران بينالمللي چون خورخه لوئيس بورخس، اوكتاويوپاز و... استقبال شده بود. شايد او در ميان شاعران معاصر تنها شاعري بود كه اشعارش به زبانهاي مختلف زنده دنيا ترجمه و بازتاب يافته بود. در مجموعه اشعار "طنين در دلتا" (49 ـ 47) صفارزداه در اين مجموعه همه سبكها و روشهاي شعري معاصر را كنار ميگذارد. انسان در آستانه نهضت پانزدهم خرداد 1342 انسان مخاطب قرار داده ميشود. طنز را وارد شعر ميكند و اعتياد وزن و دغدغه قافيه را رها ميسازد. شعر را به طنين "ناقوسوار" كه تك ضربههاي كوبنده را به گوشها ميزند و از آن راه به معرفت و شعور خواننده شعرش تأثير ميگذارد ، مسلح ميكند. از "آهنگ" خوابكننده و شرطيكننده اعصاب خواننده و "وزن" تحذير كننده، آن هم با بلوغ هنري دوري ميكند.