کتاب «تلقین» مجموعهای از غزلهای شاعر علی محمد شیخی است. این کتاب شامل مجموعهای از شعرهای نو و غزلهایی است که با زبانی شاعرانه و احساسی سروده شدهاند و موضوعات مختلفی از جمله احساسات انسانی، تنهایی، دلتنگی و نگاههای عمیق به زندگی را بیان میکنند. ویژگیهای کتاب: قالب اصلی شعرها غزل است و فضای احساسی و شاعرانه دارد. زبان ساده و در عین حال تأثیرگذار برای انتقال احساسات. مناسب برای علاقهمندان به شعر نو و غزل معاصر ایرانی. این کتاب برای کسانی که به شعرهای نو و غزلهای معاصر با مضامین عاطفی و انسانی علاقه دارند، توصیه میشود.
موضوع اصلی کتاب «تلقین» به مفهوم روانشناسی و هیپنوتیزم تلقین مثبت میپردازد؛ یعنی وارد کردن یا جلب تغییر در افکار، عقاید و رفتار انسان از طریق تکرار جملات و تأثیرگذاری ذهنی است. این کتاب توضیح میدهد چگونه با استفاده از قدرت تلقین و تکرار جملات مثبت میتوان باورها و رفتارهای افراد را تغییر داد و به موفقیت، آرامش و بهبود زندگی رسید. همچنین به اصول و تاریخچه تلقین، به ویژه روشهای امیل کوئه (کاشف تلقین) و تأثیر تلقین مثبت بر ذهن ناخودآگاه و رفتار انسان پرداخته است. کتاب «تلقین» از دیگر کتابهای شعر به دلیل ویژگیهای خاصی متمایز میشود که عبارتند از: استفاده از قالب غزل با زبانی ساده و در عین حال تأثیرگذار که احساسات انسانی، تنهایی و دلتنگی را به شکلی شاعرانه و عمیق بیان میکند، در حالی که بسیاری از کتابهای شعر معاصر ممکن است پیچیدهتر یا انتزاعیتر باشند. تمرکز بر بیان احساسات و نگاههای عمیق به زندگی با زبانی نو و معاصر که برای مخاطب امروز قابل فهم و ملموس است. ترکیب فضای احساسی و شاعرانه با مضامین انسانی و عاطفی، به گونهای که شعرها هم برای علاقهمندان به شعر نو و هم غزل معاصر جذاب باشد. ارائه مجموعهای منسجم از غزلها که در کنار هم تصویری یکپارچه از دغدغههای شاعر و نگاه او به زندگی ارائه میدهد، برخلاف برخی کتابهای شعر که ممکن است پراکنده باشند. این ویژگیها باعث میشود «تلقین» در میان آثار شعر معاصر جایگاهی ویژه داشته باشد و مخاطبانی که به دنبال شعرهای نو با مضامین انسانی و احساسی هستند، جذب آن شوند.
کسانی که به دنبال بهبود روانی و افزایش اعتماد به نفس و ثبات شخصیت هستند. افرادی که میخواهند با استفاده از روشهای تلقین مثبت، تغییرات مثبت در باورها و رفتارهای خود ایجاد کنند. علاقهمندان به روانشناسی کاربردی و موفقیت که میخواهند با تمرینهای عملی و تکنیکهای تلقین، آرامش و انرژی مثبت بیشتری در زندگی داشته باشند. افرادی که در مسیر خودشناسی و رشد فردی هستند و به دنبال راهکارهای ساده و مؤثر برای مدیریت ذهن و تغییر نگرشهای منفیاند. کسانی که میخواهند با تکرار جملات تاکیدی و تصویرسازی ذهنی، ذهن ناخودآگاه خود را برای دستیابی به اهداف و موفقیت آماده کنند. این کتاب با ارائه تمرینها و روشهای کاربردی تلقین مثبت، برای هر کسی که میخواهد زندگی خود را به سمت بهتر شدن هدایت کند، مفید است.
پرستار گیج مانده بود احساس میکرد این داستان حاصل ترشحات مغز دیوانهی اوست. از جایش بلند شد پیش دکتر رفت، امیدوار بود دکتر از این داستان چیزی بفهمد. در را زد و وارد شد. بدون اجازه روی صندلی نشست. داستان را روی میز قرار داد و ماجرا را برایش تعریف کرد و گفت: «من چیزی نفهمیدم، درسته که گفتید اون فکر میکنه من شبیه معشوقش هستم، ولی این داستان کمی... چطور بگم... » دکتر گلویش را صاف کرد از جایش بلند شد. دکتر چاق با سری طاس، به طرف کمدش رفت، دسته کلیدی را از جیبش درآورد و بعد از مدتی گشتن کلید مورد نظر را پیدا کرد. کمد را باز کرد، دو پاکتِ جا خوش کرده در کمد را درآورد و روی میز قرار داد و با اعتمادبهنفس گفت: «ببین توی این پاکت چندتا داستان هست که تقریباً موضوعشون یکیه، شبیهیه جور دفتر خاطرات هست، در مورد اینکه مرد تو مکانهای مختلف و زمانهای مختلف «او» رو دیده و در موردش نوشته، ابتدای هر داستان تاریخ نوشتن اون داستان رو هم نوشته. اگه این داستانها رو خوب بخونی، میفهمی که رفتهرفته بیماریش وخیمتر شده. تو داستان اولش فقط یک «او» هست ولی تو داستانهای دیگه ماجرا گیجکنندهتر میشه. در واقعیت داستان کمی ترسناکتر است، اون توی این چند سال چند بار «او» یا همان معشوقهاش رو پیدا کرده و برده خونشون، جالبه وقتی پلیسها رفتن خونه با صحنهی وحشتناکی مواجه شدند اون جسد زنهایی که شبیه معشوقش بودن رو روی صندلی توی نشیمن، توی آشپزخونه که همشون لباساشون تنشون بوده و همشون هم دستاشون بسته شده بود، حتی یکیشون دختربچهای بیش نبود! یه سری استخوان هم تو زیرزمین پیدا کردن شاید برای زنش باشه، اگه داستانها رو خوب بخونی میفهمی که میترسیده اونا فرار کنند. » پرستار که ماتومبهوت به حرفهای عجیب دکتر گوش میداد آب دهانش را قورت داد، حالا ترسش نسبت به آن مرد بیشتر شده بود، دکتر بیاعتناء ادامه داد: «دو تا هم جسد مرد پیدا شده بود که چشمهاشون درآورده شده بود. الان تو رو شبیهاش دونسته! تا وقتی که داروهاشو مصرف کنه مشکل نداره. اون تا ابد مهمون ما خواهد ماند. عشق چه کارها که نمیکند. »
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir