کتاب درآمدی بر عرفان حقیقی و عرفان های کاذب این کتاب مشتمل بر شش فصل است. فصل نخست با عنوان «کلیات» ضمن تبیین معنای مورد نظر از واژههایی همچون عرفان، تصوف، معنویت، عرفان دینی و عرفان سکولار و عرفان حقیقی و عرفان کاذب، به بررسی برخی از مهمترین علل و عوامل رویآوری بشر جدید به معنویت و عرفان و دین پرداخته است. که در این میان نقش عواملی همچون «سرخوردگی از عقلانیت و علم مدرن»، «اثبات نادرستی فلسفههای معنویتستیز»، «شکست نظامهای معنویتستیز»، «برنامههای نظامی و اطلاعاتی»، «تبلیغات گستردة گروههای معنویتگرا» و «پیروزی انقلاب اسلامی ایران» را از سایر عوامل برجستهتر میداند. البته همة اینها صرفاً نقش ایجاد زمینه برای فعال شدن گرایش فطری انسان به معنویت و خدا را ایفا میکنند. در این فصل همچنین به برخی از مهمترین تلاشهایی که غرب برای جهتدهی به این گرایش جهانی میکند، اشاره شده است. و نشان دادهایم که جهان غرب تلاشی همه جانبه برای شکل دهی به گرایش معنوی مردمان به عمل آورده است و برنامههایی برای سطوح مختلف مردم تدارک دیده است. و میکوشد تا با حفظ مبانی هستیشناختی و ارزششناختی دوران مدرنیته، عرفانها و معنویتهایی سازگار با آن مبانی را به مردم عرضه نماید. فصل نخست با معرفی اجمالی برخی از مهمترین فرقههای معنوی جدید فعاال در ایران خاتمه مییابد: فرقههایی از قبیل سای بابا، رام الله، اوشو، اکنکار، عرفان سرخپوستی، پائلو کوئلیو، دالاییلاما، فالون دافا، مدریتیشن متعالی. فصل دوم با عنوان شاخصههای عرفان حقیقی به شاخصههایی از قبیل «قرب الهی به عنوان هدف غایی»، «عدم مخالفت با عقل»، «مطابقت با شریعت»، «هماهنگی با فطرت انسانی»، «توجه به همة ابعاد زندگی انسان» و «تصحیح نسبت دنیا و آخرت» اشاره شده است. فصل سوم دربارة «مشخصههای عارفان حقیقی» است که با استناد به آیات و روایات و سنت و سیرة پیامبر اکرم و امامان معصوم ویژگیهایی برای عارفان حقیقی ذکر شده است. ویژگیهایی از قبیل «یاد خدا»، «صراحت بیان و اجتناب از ابهامگویی»، «تأکید بر ریاضتهای شرعی»، «پرهیز از فرقهگرایی»، «ناشناخته بودن»، خوددوستی روانشناختی»، «محبت به همة انسانها»، «محبت نسبت به همة آفریدهها»، «ناامیدی از انسانها»، زیبا دیدن همه چیز» و «مرگ اندیشی». در انتهای این فصل بحثی دربارة مقامات و حالات سالکان مطرح شده ااست که ضمن تعریف حال و مقام و توضیحی دربارة اختلاف عارفان در بیان تعداد حالات و مقامات، دربارة مراحل سلوک حقیقی نیز مطالبی مطرح شده است. فصل چهارم به «بررسی و نقد شاخصههای عرفانهای کاذب» میپردازد. در این فصل با استناد به سخنان مدعیان عرفان شاخصههایی برای عرفانهای کاذب ذکر شده است و بعد از ذکر شواهد و قراینی برای آن به نقد و بررسی آنها پرداخته شده است. شاخصههایی از قبیل «نادیده گرفتن خدا به عنوان هدف غایی»، «شادمانگی به عنوان هدف غایی»، «خرد ستیزی و منطقگریزی»، «شریعتستیزی و فقهگریزی»، «ناسازگار پنداشتن بعد مادی و روحی وجود انسان»، «انکار معاد و طرح مسألة تناسخ»، «قطب محوری و استادپرستی» مورد بررسی قرار گرفتهاند. فصل پنجم با عنوان «مشخصههای عارفان کاذب» به بیان برخی از ویژگیهای مدعیان دروغین، به ویژه مشخصههای رفتاری و اندیشهای آنان، پرداخته است. مشخصههایی از قبیل «دعوت به خود»، «مبهم و رازآلود سخن گفتن»، «مبارزه با ادیان الهی»، «دامن زدن به فرقهگرایی»، «انکار واقعنمایی ارزشهای دینی»، «دامن زدن به مسائل جنسی»، «سماع و رقص»، و «ایجاد و تأسیس مکانهای اختصاصی». فصل ششم و پایانی این کتاب به بررسی نقش سیاستمداران و قدرتمندان در ترویج معنویتهای کاذب و دروغین و همچنین راههای مقابله با این جریانها میپردازد. در این فصل ضمن اشاره به برخی از اهداف آشکار و نهان سیاستمداران و قدرتمندان از ترویج این آیینها به علل تأثیرگذاری آیینهای معنوی دروغین بر مخاطبان میپردازد و در پایان وظایف علمی و عملی مدافعان عرفان حقیقی را در مقابله با عرفانهای نوظهور و دروغین به بحث میگذارد.