کتاب خواب دریا : مجموعه نمایشنامه کتاب حاضر، نمایشنامه است به قول نویسنده رازآلود و جادویی که توأمان در عمل باید جان بگیرد. آدمها خواب دریا هستند، جان دارند اما نه در واقع که آن را نصرالله قادری به صورت صحنهای سکانسی در 93 صفحه نوشته است و دوازده کس به صورت موهوم و دریایی با هم به صحنه میروند و نقش بازی میکنند. قادری در مقدمه نمایشنامه مینویسد: خواب دریا جادوست! هر اثری ساختار منحصر به فرد خود را دارد. اگر از منظر ارسطویی و رابطه «علت و معلولی» خواب دریا تعبیر شود، آشفته است! راز و جادو توأمان در عمل باید جان بگیرند. آدمها خواب دریا هستند، جان دارند و نه در واقع! همه در ذهن سامر، «بازیگر» خانه دارند. سپس باید توجه داشت که واقع و فراواقع در عین واقعیتنمایی باید رؤیایی نقش شوند. گروهی از آنها با یک نام چند تناند. گاه در یک کلام چند تن ظاهر میشوند. بدیهی است که بازیگر باید «در آن» جنسیت بازی را دیگرگونه سازد، تا مخاطب آن را دریابد! خواب دریا سهل است اما ممتنع! نباید اسیر ساختار پیچیده آن شد و نباید گرفتار سادگی آن گشت. «خواب دریا» میخواهد حمایت آشنایی مردی را باز گوید که «محال» است. مردی که دریاست. دریایی که بیکران است و تشنگی تشنه را فرو نمینشاند بلکه عطش او را افزون میکند. پس بدیهی است که همة دریا را نمیتوان به ظرف کشید، انتخاب هنرمند در اینجا نقش اساسی را ایفا میکند. پایان کتاب را نمایشنامه دیگری انجام میرسد به عنوان «حدیث آصف زهرخورده از بهر آنکه راستکردار بود» که نخستین بار در جشنوارة مهر به صحنه رفت و جایزة بهترین کارگردانی و بازیگری و طراحی صحنه و نمایش را به خود اختصاص داد.