کتاب گداخته : خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی مهندس محمدعلی زردبانی کتاب «گداخته» دربرگیرنده خاطرات آزادهای است که هشتم آبان ماه سال 1359، موقعی که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، سیو نهمین روز شروع رسمیاش را میگذراند اسیر شد، آن هم به این دلیل که مه، مسیر عبور آنان را پوشانده بود و او همراه گروهی دیگر از غیر نظامیان، از آبادان به سمت ماهشهر میرفت و در راه فکر میکرد نظامیانی که از میانشان میگذرند نیروهای خودی هستند. او دراین کتاب به چگونگی اسارت و خاطرات مربوط به دوران زندگی در اردوگاههای عراق تا زمان آزادی خود در سال 1369پرداخته است. محمدعلی زردبانی در «گداخته» راوی صادق و منصفی است که بهرغم تحمل دشواریهای فراوان، نگاه سیاه و سفید و مطلقگرایانهای ندارد. کتاب «گداخته» به دلیل بازگویی خاطرات دوران اسارت، سرشاراز لحظههای بیم و امیداست و خواننده را برای مطالعه صفحه به صفحه ترغیب میکند. زندگی دراردوگاه الانبار عراق، انتقال به پادگان تنومه، انتقال به زندان بغداد و بازجویی وشکنجه توسط عراقیها، بیماری اسرا و خود درمانیآنان در اردوگاه، برگزاری مراسم نوروز توسط اسرا، قطعنامه 598 و واکنش اسرا به آن برخی از موضاعات مطرح شده در این خاطرات است. کتاب حاضر در دوفصل با عنوانهای سلول و اردوگاه تدوین شده است و به سبب بیان جزئیات، اثری خواندنی به حساب میآید؛ چراکه هیچ چیز از چشم تیزبین زردبانی پنهان نمانده است. مثلاً به این موضوع اشاره میکند که چگونه عراقیها میخواستند اسرای کم سن و سال را با دادن وعدههای دروغین فریب دهند و از آنان استفادههای تبلیغاتی کنند. یا به اجرای تئاتری به اسم «عید دیدنی» در محوطه اردوگاه اشاره میکند که خود عراقیها به اسرا اجازه اجرایش را میدهند، بیآنکه بدانند در همین نمایش مورد تمسخر و مضحکه قرار گرفتهاند! «گداخته» با تصاویری احساسبرانگیز از ایام بازگشت زردبانی به ایران و استقبال گرم خانواده و بستگانش به پایان میرسد.