تاریخ جوامع اسلامی روایتی است از علل و چگونگی اسلام آوردن مردمان و اقوام متنوع و گونهگون در سرزمینهای مختلف کره زمین، کوششی است برای پاسخ به این سؤالات که اسلام چیست و ارزشهای آن کدام است؟ چگونه مردمانی این چنین گونهگون به اسلام روی آوردند؟ اسلام چه نقشی در شکل دادن شخصیت، هویت و آمال و آرزوهای آنان داشته است؟ عوامل تاریخی که ارزشهای فرهنگی و مذهبی مسلمانان را شکل داده کدام است؟
این کتاب، تاریخ گفتوگویی است بین نمادهای دینی و زندگی روزمره، کنش و واکنش بین ارزشهای اسلامی و تجربه تاریخی مردمان مسلمان.
کتاب از سه بخش اصلی تشکیل شده است:1-خاستگاه تمدن اسلامی؛ خاورمیانه از قرن هفتم تا سیزدهم میلادی2-گسترش جوامع اسلامی در سطح جهان از قرن دهم تا نوزدهم میلادی3-تحولات دوره مدرنیسم؛ مردمان مسلمان در قرن نوزدهم و بیستم.
بخش اول دوران شکلگیری تمدن اسلامی است این دوره از زمان نزول قرآن تا قرن سیزدهم میلادی را دربرمیگیرد. با اعلام رسالت پیامبر آغاز میشود و نویسنده در این بخش به دوران شکوفایی تمدن اسلامی، ادبیات عرب، آموزههای دینی اسلامی و دستاوردهای فرهنگ اسلامی میپردازد و ادعا میکند که حاصل آن فرهنگ و تمدنی بود که بر سه رکن قومی ـ قبیلهای، مذهبی، و درباری ـ اشرافی استوار بود و همه گونههای جوامع اسلامی پس از آن تا امروز از آن مایه گرفتهاند.
به عبارت دیگر، این بخش کوششی است برای توضیح توسعه تمدن اسلامی براساس رابطه فرهنگهای اسلامی با نهادهای دیرپای امپراطوریهای خاورمیانه، اقتصاد منطقه و ادیان توحیدی آن، و نیز براساس تأثیرات فرهنگی ظهور امپراطوریهای جدید، شهرنشینی، و تحول اجتماعی. بخش یک با بررسی تاریخ ایران و عراق از سده دهم تا سیزدهم میلادی خاتمه مییابد و گذار اسلام را از مجموعهای از آموزههای مذهبی و فرهنگی به اصول عملی در اداره یک جامعه خاورمیانهای نشان میدهد.
این دورانی است که اسلام به مذهب تودههای خاورمیانه تبدیل شد. در این دوره است که مردمان خاورمیانه نهادهای جدید اجتماعی و حکومتی ایجاد کردند (فرق شیعی، مکتبهای اهل تسنن، و خانقاهای صوفیانه) و روابط نظامهای حکومتی را با نهادهای مذهبی تعریف کردند. این جامعه اسلامی خاورمیانه به نوبه خود الگویی شد برای ایجاد جوامع مشابه در سایر نقاط جهان.
لاپیدوس در بخش دوم، نیروهای مؤثر در نفوذ و گسترش اسلام و تعامل ارزشهای اسلامی را با فرهنگها و جوامع کهن مورد بررسی قرار میدهد و به ارزیابی تجربه متفاوت امپراطوریهای اسلامی، مغولان، عثمانی، و صفوی در تحکیم و تلفیق نظامهای سیاسی با نهادهای مذهبی و ارزشهای غیراسلامی میپردازد. محدوده زمانی این بخش قرن سیزدهم تا هجدهم میلادی است که طی آن پارادایم خاورمیانهای جامعه اسلامی تثبیت شده و در سراسر جهان گسترش مییابد و حاصل آن سیستمی از جوامع اسلامی مشابه و در عین حال گونهگون است.
نویسنده در بخش سوم کتاب نشان میدهد که چگونه این جوامع در اثر عواملی مانند فروپاشی امپراطوریهای اسلامی، کشمکشهای مذهبی و سلطه اروپا رو به زوال گذاردند و ظهور دولتهای ملی و صنعت و نوگرایی و سکولاریسم و سایر ایدئولوژیهای مدرن چه اثراتی بر آنها داشته است.
این کتاب با بررسی تشکیلات مهم سیاسی و مذهبی جوامع اسلامی، بررسی تأثیر امپریالیسم اروپایی بر آنها و همچنین با مطالعه کشمکشهای سیاسی و ایدئولوژیک نخبگان رقیب سعی میکند نظام تشکیلات رژیمهای اسلامی امروزی را به نمایش بگذارد و نقش نهادهای مهم اسلامی و جنبشهای اصلاحطلب مسلمان را در شکلگیری جوامع اسلامی معاصر تشریح و تبیین کند.
کتاب دارای کتابنامه مفصلی است که مراجع و منابع سودمند مربوط به هر مبحث را ذکر کرده است به طوری که پژوهشگران علاقمند بتوانند برای مطالعه بیشتر به آنها رجوع کنند. اما نویسنده با توجه به جایگاه و شهرت خویش ضروری ندانسته در خلال کتاب منابع خود را ذکر کند. نکته دیگر این که افغانستان به کلی از قلم افتاده است و در سراسر کتاب ذکری از این کشور و مردم مسلمان آن نیست. شاید بدین دلیل که نویسنده این منطقه را بخشی از ایران و یا حوزههای آسیای شرقی به حساب آورده و نیازی ندیده که به طور مستقل بدان بپردازد.
در هر حال برای کتابی جامع و مفید این نقطه ضعفی محسوب میشود. نثر فارسی آن نیز روان و روشن است و مترجم برخلاف سنت معمول بسیاری از مترجمان به وسوسه حذف بخش یا بخشهایی از کتاب تن در نداده و کل کتاب را ترجمه کرده و در اختیار خوانندگان قرار داده است. یکی از فواید این کتاب نقشهها و جدولهای متعدد است که خواننده را در درک بهتر مطلب یاری میدهد. مترجم کلیه نقشهها و جدولها را نیز در ترجمه کتاب جای داده است.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir