کتاب داستان پیامبران از آدم تا حضرت محمد (ص) - جلدهای اول و دوم نویسنده محترم در دیباچه کتاب درباره منابع و مأخذهای مورد استفاده توضیحاتی داده است که شرح مربوط به تلمود از اهمیت ویژه برخوردار است. در این مختصر ابتدا مطلبی به نقل از کتاب کشفالاسرار در شرح حال حضرت موسی کلیمالله و سپس اشارهای را که به کتاب تلمود در دیباچه کتاب آمده است نقل میکنیم. مادر موسی پیامبر کس فرستاد به نجار- مردی مصری بود از کسان فرعون، و از وی تابوت خواست تا بخرد. نجار گفت: « تابوت را چه میکنی؟» کراهیت داشت که دروغ گوید، گفت: «پسری آورده ام و از بیم فرعون و کید وی، او را در تابوت پنهان میکنم». نجار برفت تا ذبّاحان را خبر دهد. چون خواست که سخن گوید، زبانش بسته شد، به دست اشارت میکرد، ذباحان نمیدانستند که چه میگوید، او را به در کردند. نجار به خانه باز شد، زبان وی نیک گشت. دیگر بار بازگشت تا ایشان را خبر دهد، ربالعالمین زبان وی لال کرد و چشم وی نابینا، ایشان او را بزدند و بیرون کردند، گنگ و نابینا بیرون آمد، به راه در چاهی بود، در آن افتاد. بدانست که خدای را در آن سرّی است. نیت کرد که اگر به حال صحت و سلامت باز شود، آن حال بپوشد و مادر موسی را یاری دهد در حفظ موسی. ربالعالمین صدق وی دانست، او را چشم روشن و زبان گویا باز داد، بیامد و ایمان آورد و از فرعون ایمان خویش پنهان کرد. اوست که ربالعزه در قرآن او را مؤمن آل فرعون خواند- نام او حِزبیل- پس تابوتی ساخت به قد موسی و مادر موسی پیامبر، موسی پرا در آن تابوت کرد و به رود نیل سپرد.