کتاب مجموعه نمایشنامه ماه 6 - دست هزار غریب کتاب دست هزار غریب را سعید تشکری نوشته است. این کتاب از مجموعه کتابهای نمایشنامه ماه است که از سوی مرکز نمایشی حوزه هنری به چاپ رسیده است. سعید تشکری از نویسندگان مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. از وی نمایشنامهها و کتابهای زیادی به چاپ رسیده است از جمله کتابهایش، آینه چشمان، آبیهای زمین، قاف، اینک هاویه است که توسط حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی به چاپ رسیده است. موضوع این کتاب (نمایشنامه) راجع به رسم پهلوانی است. صحنههای این نمایشنامه در درون قهوهخانه اتفاق میافتد. البته منظور از قهوهخانه، قهوهخانههایی که امروزه مرسوم است نیست و بیشتر شبیه زورخانه، میدان شهر قدیم است. گفتوگوهای این نمایشنامه بین پهلوان کاظم، پهلوان اکبر و زیور (مادر پهلوان اکبر) اتفاق افتاده میافتد. در ابتدا زیور دوران کودکی اکبر را به یاد میآورد که از شدت تب به بستر بیماری افتاده و در حال جان دادن بود که شفا پیدا میکند. اکنون اکبر بزرگ شده ولی رسم جوانمردی و پهلوانی پدرش پهلوان سلیم را در پیش نمیگیرد و شروع به زورگویی میکند. در صحنة دیگر نمایشنامه عمارت حمزه میرزا حاکم مشهد به تصویر کشیده میشود. ایام به کام حمزه میرزا نمیچرخد، شب سنگین و تلخی تریاک او را گرفته و قصد دارد نایب را شماتت کند. در صحنه دیگر حیاط خانة زیور را به تصویر میکشد که بین زیور و اکبر و میراب مرافعهای صورت میگیرد و ماجراهایی پیش میآید. در صحنة دیگر کشتی گرفتن پهلوان اکبر و پهلوان کاظم است. دو بار اکبر از کاظم شکست میخورد و به زمین خورده میشود. بار سوم نبردی در میگیرد که اکبر به قصد کشتن پهلوان کاظم آمده است، پهلوان کاظم کفنپوش به میدان میآید... گزیده متن میخواهم بدانی و بدانند، چه حال خوشی دارم. میخواهم بدانی و بدانند که من در همه آثارم در پی هویت معاصر یک تابوی پرجلال بودهام. انسان معاصر که گذشتهای دارد و رو به آینده است، ولادت و زایش باید تداوم یابد. هنوز پیجوی این آستان هستم، تا شاید روزی، روزگاری، مرا به نامی و کامی بخوانند. کاتبی که فقط از خانه رضا مینوشت.