کتاب «نامههای علامه محمد قزوینی به محمد علی فروغی و عباس اقبال آشتیانی» نامههای این کتاب که بیشتر طرح مسائل شخصی و خصوصی مانند گرفتاریهای مادی، سختی زندگی در اروپا بعد از جنگ جهانی اول، ازدواج، وضعیت کارهای علمی، تصحیح «جهانگشای جوینی»، اظهار نظر درباره برخی رجال بین سالهای ۱۹۱۹/۱۲۹۸ تا ۱۹۳۷/۱۳۱۵ است و گویای دوستی عمیق و صمیمی نویسنده و مخاطبان است. این نامهها به لحاظ شناخت حالات و روحیات زندهیاد قزوینی و طرز کار وی حائز اهمیت و توجه بسیار است، مطلبی کاشانی در مقدمه این کتاب نوشته است: «برخی از نامهها محتوای در حکم یک مقاله علمی دقیق هستند. قزوینی به وسواس علمی مشهور است و محتوای هر یک از نامهها که هیچگاه برای انتشار نوشته نشده بود، این نکته را آشکارتر میسازد.» محتوای این نامهها گواه دوستی عمیق و رفاقت صمیمانه و متعهدانه نویسنده و مخاطبان است، اما بخش جالب نوشتار دکتر دامغانی به تکدر خاطر مرحوم قزوینی و فروغی و شکراب شدن رابطه بین آن دو در پایان عمر اختصاص دارد، او در این نوشتار با اشاره به پایبندی عمیق این دو به دوستی دیرینه همدیگر، با استعانت از توضیح حضرت یوسف در قرآن که «شیطان میان من و برادرانم آشوبی افکند و فتنهای برانگیخت» مینویسد: شیطان ملعون به بنای محبت قزوینی و فروغی آشوب افکند و آن را خللپذیر کرد.