کتاب توفان سرخ : خاطرات سرهنگ عراقی عبدالعظیم الشکرچی هرچند این کتاب فقط64صفحه دارد و میتوان گفت کتاب کمحجمی است اما از آنجا که نویسندهاش یکی از افراد ارتش دشمن بوده و فتح خرمشهر را شرح داده است، کتاب مهمی محسوب میشود. خاطرات عبدالعظیم الشکرچی، وقایعی از جنگ در بین سالهای 1360 تا 1361 را در بر میگیرد و او با ذکر حوادث و وقایعی از آزادسازی خرمشهر به دست رزمندگان ایرانی و اظهار عجز صدام در این خصوص، به توصیف روحیه نیروهای دو سوی نبردهای اطراف خرمشهر میپردازد. عبدالعظیم الشکرچی در نبردها و عملیات مختلفی شرکت داشته و در این کتاب به عملیاتی اشاره کرده که نسبت به کم و کیف و زوایای مختلف آن وقوف کامل داشته است. در «توفان سرخ» با این سرهنگ عراقی همراه میشویم و او وقایع عملیات رمضان، حمله عراق به ایران و غافلگیری آنها توسط رزمندگان ایرانی و استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی را بیان میکند. او همچنین از اعزام تیپ تحت فرماندهیاش و رویارویی با عملیات برقآسای ایران هم میگوید. در پایان میرسد به فرار او و پناهندهشدنش در ایران. الشکرچی در «توفان سرخ» فتح خرمشهر را معجزه دانسته و در ادامه پیرامون اعدام تعدادی از فرماندهان و معاونان آنان به خاطر عقبنشینی از خرمشهر، رفتن بین مردم بصره و غارت اموال مردم توسط نظامیان عراقی، مجروحیت و بازجویی خود و انجام عملیات رمضان توسط نیروهای ایرانی به موارد متعددی اشاره میکند.غالب خاطرات این فرمانده عراقی درباره برنامهریزی و مراحل عملیاتهای مختلف رمضان و مسلم بن عقیل (ع) است. او در این کتاب، استراتژی موفق و تاکتیک دقیق و برنامهریزی مرحله به مرحله ایرانیها را میستاید و روحیه قوی ایرانیها در سنگرهای نبرد مایه تعجب او میشود. الشکرچی همچنین از روحیه ضعیف سربازان و فرماندهان عراقی از شکستها و عقبنشینیهای پی در پی سخن گفته است. قسمتی از کتاب:قضیه به این صورت بود که فرمانده تیپ 24 با ماهر عبدالرشید تماسی گرفت و گفت: «قربان! زخمیهای زیادی در منطقه، نقش زمین شدهاند و ما میخواهیم ابتدا آنان را تخلیه کنیم، پس از آنکه راه باز شد، تانکها را به جلو حرکت دهیم.» ماهر عبدالرشید گفت: «نیازی به تخلیه مجروحان نیست. با تانکها و زره پوشها به جلو حرکت کرده از روی اجساد عبور کنید! این دستوری است که باید آن را از جانب صدام حسین تلقی کنید!»صفحه 29