کتاب نقاش در بخشی از این کتاب آمده است: «...تاریکی، نیروهای جسمِ حیوانِ شکارچی را به فعل درمیآورد؛ اما از زمانیکه بشر، دام و اسب را رام کرد و داس و نیزه ساخت کارایی غرایز و حواس جسم بهتدریج با استحاله شدن در تعاریف، ضعیفتر شد و با تکامل مدنیت و پیدایش تکنولوژی و خیابان، رقیقتر شد و زمانییکه بشر، کت و شلوار و کراوات به تن کرد و تانگو رقصید دیگر نیروهای جسم، به دام و اسبِ رامی مبدل شدند که برای منِ اجتماعی، نقش گارسون و پیشخدمت را بازی میکردند. با اینحال اگر شهر، محل سکنای آدم متمدن بود، و تمدن، تفسیر آدم اهلی و مؤدبی که در بین خطوط قرمز به چپ و راست نمیپیچید، در زیر پاهای شهر آنجا که زایدههای تمدن را دور میریختند آدمها بین جسم و منِ اجتماعیِ سرگردان، نقش گرگ و گوسفند را برای خود و دیگران بازی میکردند، و غرایز و حواسشان از نو بیدار میشد و پیراهن تکامل را میدرید تا به عقب بازگردد...»
نظرات کاربران
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.