کتاب قهرمانان انقلاب 11: مسافر تنها: روایتی داستانی از زندگی شهید آیتالله عطاءالله اشرفی اصفهانی نویسنده در کتاب «مسافر تنها» با بهرهگیری از یک داستان بلند 10 فصلی سعی در شناسایی چهارمین شهید محراب، آیتالله اشرفی اصفهانی دارد. این داستان، از جایی شروع میشود که خواننده اصلاً انتظارش را ندارد. یک پسر ژاپنی به نام «یوکی» همسنوسال راوی داستان همراه با پدر و مادرش از ژاپن به ایران میآیند. یوکی، یکی از اقوام راوی به شمار میرود و ماجرای نسبت فامیلی او ازاینقرار است که عموی راوی پس از سفر به ژاپن و کار در این کشور، همسری از آنجا اختیار کرده و او را برای زندگی به ایران آورده است. یوکی و پدر و مادرش، کنجکاوانه به تهران و نقاط مختلفش نگاه میکنند و هنگامی که قصد اقامت در خانهشان در بلوار شهید اشرفی اصفهانی را دارند، این سؤال برایشان پیش میآید که شهید اشرفی اصفهانی که بزرگراهی در تهران به نام او مزین شده، کیست. در واقع، امجدیان داستان را با یک کنجکاوی نوجوانانه از سوی یوکی شروع میکند تا مخاطبان نوجوان کتاب با این پسر نوجوان ژاپنی احساس انس کنند. نویسنده که نگارش تاریخ معاصر ایران برای معرفی قهرمانان انقلاب به نوجوانان را ضرورتی آشکار میداند، معتقد است که نسل امروز علاقه بسیاری به مباحث تاریخی و پیشینه خود دارد تا آنجا که در یافتن اطلاعات از آن دوران بسیار کنجکاوند. قسمتی دو بار ترور ناکام، در مهرماه سال 1361، مانند مولایش امیرمؤمنان علی (ع) در محراب نماز، رخت شهادت بر تن کرد. از کتاب: پدر، دستگاه را خاموش میکند و از مهمانها میخواهد اگر قسمتی را متوجه نشدهاند، بپرسند. آنها معنی چند تا کلمه را میپرسند. یوکی رو به من میکند. - تو در جنگ چندساله بودی؟ میگویم: «منبعد از جنگ به دنیا آمدم.» میخندد و میگوید: پس هنوز children هستی! پدر دوباره ضبط را روشن میکند و ادامهٔ صحبتهای آیتالله اشرفی اصفهانی را گوش میکنیم. - ما به یک وجب زمین عراق هم طمع نداریم. فصل 8 - صفحه 69
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir