کتاب قصه های شیرین ایرانی 2 : جوامع الحکایات و لوامع الروایات قصههای جوامعالحکایات و لوامعالروایات، داستانها و حکایتهایی کوتاه، آمیخته به طنز و بسیار ژرفنگرانه هستند و حکمتهایی از زندگی بشر در آنها نهفته است. با اینکه این اثر گرانسنگ، قرنها پیش قلمی شده، اما انتخابهای مهری ماهوتی از قصههای تمثیلی این کتاب ارزشمند، آن را برای مخاطب امروزی نیز قابل مطالعه میکند. یکی دیگر از مزیتهای داستانهای انتخاب شده این کتاب، توجه به نیازهای فکری و انتقال تجربه به انسانهای روزگار ماست. هریک از ما بارها و بارها از زشتی و پلیدی تقلب شنیدهایم، اما بزرگترهای ما برای آنکه به ما بفهمانند که «غش در معامله» چقدر بد است، حکایت گلهداری را تعریف میکردند که با اضافه کردن آب به شیر گوسفندانش، صاحب مال و منال زیادی شد و بر شمار گلهاش افزود، اما روزی سیلی آمد و همه گوسفندان را با خود برد. چوپان او گفت که تمام آبی را که در شیر کرده و به مردم فروخته، به یکباره سیلی شده و گوسفندان را برده است. این حکایت، یکی از 45 قصه کوتاه کتابی است که پیش روی شماست. فخامت طنز کتاب جوامعالحکایات نیز در این بازنویسی، به خوبی حفظ شده است. از طرف دیگر، ماهوتی تلاش کرده تا از میان قصههای این اثر، برخی از آنها که جنبه آئینی دارد و مخاطب را با پیامبران الهی آشنا میکند، برگزیند. قسمتی از کتاب:انوشیروان حال خوشی نداشت. چینهای در هم صورتش، نگاه تند و غضبآلود و کلمههای درشتی که به زبان میآورد، همه نشان از این داشت که پادشاه ناراحت است. بزرگمهر، وزیر دانایی بود. فکر کرد بهتر است این ساعت از خدمت مرخص شود. اجازه گرفت و از خدمت شاه بیرون آمد؛ ولی هنوز از قصر خارج نشده بود که مأموران جلو او را گرفتند. چند دقیقهی بعد، بزرگمهر وزیر، به علت تهمتی دروغ، دست بسته در زندان بود.صفحه 215