کتاب اسلحه سری کودکیگاه در پس یک لحظه جا میماند. پیتر هم از همان لحظهای که پدرش را در حال چاپ روزنامهای زیرزمینی علیه نازیهای آلمانی دید، دیگر بچه نبود. او خیلی زود شریک کارهای پدر میشود تا در روزگار غیبت آلمانیها، او هم خاطراتی از این ایام داشته باشد. داستان «اسلحه سری» روایت مقاومت مردم دانمارک در برابر اشغالگران نازی است. داستان مردمانی که فریب تبلیغات شکستناپذیری نازیها را نخوردهاند و با چاپ و انتشار اخبار به صورت مخفیانه، مردم را از دسیسهها و نقشههای شوم اشغالگران با خبر میکنند. داستان پر از نشانههای زندگی در میانه جنگ است و برگزاری مراسم جشن سال نو بهرغم اشغال کشور یکی ازاین نشانه هاست. پیتر در همه جای داستان، به عنوان نسلی از نوجوانان که جنگ قدرت تشخیصشان را دگرگون کرده است در حال تفکر و انتخاب است. حضور او در فاصله میان احساس مادر و تفکر پدر، خودش را به واقعیترین و درستترین شکل ممکن نشان میدهد. «اسلحه سری» داستانی علیه تعصبات کورکورانه و درگیری قهرمانها با باورهای انتزاعی درباره خوب و بد نیز هست. قهرمان اصلی قصه خودش را آگاهانه در مسیر آرمان پدر قرار میدهد و دست به چاپ و توزیع روزنامهای میزند که در آن روزها، اسلحهای سری است و صدایش از بمب بلندتر است.