درباره زمان: کیهان شناسی و فرهنگ در گرگ و میش مهبانگ «آیا امکان دارد نه فقط با یک بانگ که با مجموعه­ای از بانگ­های تکرارشونده روبرو باشیم؟ آیا امکان دارد گیتی ما تنها یکی از گیتی­های بسیار در صف طولانی چرخه­ ها باشد؟ آیا امکان دارد بانگ­ هایی پرشمار که پیوسته رخ می­دهند، بی­شمار گیتی همزمان، یک بسگیتی با احتمالات بی­ پایان، را پدید آورده باشد؟ مهم­تر از همه آنکه شاید کل تصور ما از زمان نادرست باشد. شاید زمان توهمی بیش نباشد. شاید هیچ­ چیز نباشد که یک لحظه را به لحظۀ پسین پیوند بزند. » زمان، پرکاربردترین مفهوم در زبان و گفتگو‌های روزمره است و با این‌حال ما واقعا آن را درک نمی‌کنیم. آدم فرانک در این کتاب، داستان جذاب تلاش انسان برای سردرآوردن از معنای زمان و درک آن را روایت می‌کند. داستانی که از حدود پنجاه هزار سال پیش و با نیاکان شکارچی / گردآورنده­مان شروع می­شود و از مسیر تجربۀ اولین کشاورزان و شهرسازان می­گذرد . سپس با شروع رنسانس و اولین حضور ساعت در میادین شهرها، درون­مایه ­های نوینی پیدا می­کند. همراه با انقلاب صنعتی، شکل کاملا جدیدی از زمان بر فرهنگ سیطره می ­اندازد و سیاست­های جدیدی با خود به همراه می­آورد. با شروع قرن بیستم، از دل جهان برق ­گرفته، شکل نوین دیگری از مواجهه با زمان متولد می­شود که خبر از دنیای وایرلس ما می­دهد. سپس با طلوع عصر فضا و انقلاب دیجیتال، به خانه می­رسیم، به عصر دقت، سرِ وقت رسیدن و هرگز زمان کافی نداشتن.