پایانی برای یک ابر قدرت «ماکسیم گورکی» نویسندهی معاصر روسی پس از مسافرتی به آمریکا، این سرزمین را «شهر شیطان زرد» نامید؛ عرصهی عصیانگری انسان، محل نماهای سر به فلک کشیده، تناقض قدرت و ضعف بشریت که در نمای بستهی انسانی در پای برجهای عمودی ترسیم میشود و بدین ترتیب او در پیش پای برساختهاش به ضعف میافتد. آمریکا محل مغالطهی وهمآلود آزادی، توحش و سراب توهم سعادت بشری است که قانون صعود و نزول تمدنها گمانهی فروپاشیاش را تقویت میکند. گمانهای که پیشتر از این، پایگاه اینترنتی «مارکتواچ» نیز بر اساس آن گزارش تحلیلی خود را منتشر کرد. این پایگاه که در گذشته به عنوان «سیبیاس مارکتواچ» شناخته میشد و با شبکهی تلویزیونی «سیبیاس» آمریکا همکاری داشت، گزارش خود را در خصوص از دست رفتن روح سرمایهداری آمریکا و حتمی بودن فروپاشی این کشور به صورت زیر آغاز کرد: این گزارش نبرد برای حفظ روح سرمایهداری را پایان یافته دانسته و نوشته است: «روح سرگردان سرمایهداری مُرد و شاید بدتر از آن، ما روح آمریکا را از دست دادهایم و در سراسر جهان عواقب آن فاجعهبار خواهد بود» و بدین ترتیب مردی همچون «مارک فابر»سوییسی در ماهنامهی سرمایهگذاری خود تحت عنوان گزارش«The Gloom Boom & Doom» هشدار داد: «با سقوط نظام سرمایهداریمان همانگونه که امروز میدانیم، آینده… فاجعهای تمام عیار خواهد بود.» پیشبینی فروپاشی آمریکا بر مبنای گزارههای منطقی و دلایلی صورت گرفته که در نهایت نزدیکی افول آمریکا را اثبات میکنند. درحالیکه زمان وقوع چنین رویدادی مشخص نیست اما وقوع آن حتمی به نظر میرسد. جوامع فرو خواهند پاشید چرا که قادر نخواهند بود پیش از وقوع این حادثه برنامهریزی داشته باشند. آنها نمیتوانند زمانی که یک بحران رخ میدهد، با سرعت کافی عمل کنند. هنگامی که یک بحران رخ میدهد، آنها غافلگیر میشوند در حالی که نباید چنین باشد. اما دیگر دیر شده است. تمدنها در سراشیبی رکود هستند.