کتاب دفترچه خاطرات یک الاغ داستان، ماجرای کلاغی را بیان میکند به نام «قارا» که با یک شکارچی به نام «دارابخان» زندگی میکند. داراب خان به جای اینکه شکار کند، خاطراتش را مینویسد. روزی کلاغ از او میخواهد که وقایع زندگی او را نیز در کتابی مکتوب کند. این کلاغ به دلیل اینکه قادر به نوشتن نیست، ماجرای زندگیاش را در قالب دوازده بخش با عنوانهای «قبل از تولد»، «اولین قارقار»، «اولین پرواز»، «مهمانی»، «سربهسر گذاشتن»، «حمام کردن»، «کلاغ بیدُم»، «سفر به بیابان»، «زاغ گل»، «بلندکردن گوسفند»، «مسابقه بزرگ» و «شکارچی پیر» برای شکارچی تعریف میکند و او همه این قصهها را در دفترچهای مینویسد. بخشی از کتاب: یک روز قارا به شکارچی پیر گفت من هم می خواهم خاطراتم را بنویس. او با تعجب پرسید : چی؟ خاطراتت را بنویسم؟و لی تو یک کلاغی قارا گفت: خب باشم مگر چه اشکالی دارد؟ خاطره، خاطره است آدم و کلاغ ندارد . هر کداممان خاطرات خودمان را داریم داراب خان به فکر فرو رفت و قارا ادامه داد: هرشب بعد از این که خاطراتت را نوشتی آن وقت من تعریف می کنم و خاطرات مرا هم بنویس