زندگی در اتحاد جماهیر شوروی سابق و کشورهای اقماری آن و آنچه به عنوان زیست انسانی در این کشورها طی دوره حکومت سوسیالیستی بر مردم وارد شد، همچون زخمی کهنه کماکان سرباز میکند و در جسم مردمان این سرزمین ذُق ذُق میکند. مثل دردی عجیب که گویا قرار نیست حتی دو دهه پس از پایان کابوس این نظام حکومتی از ذهن و زندگی مردمان این منطقه بیرون برود. گاهی میشود حس کرد که آنچه این نظام حکومتی بر نسلهای زیسته در خود القا کرده چنان در تار و پود وجودشان رسوخ کرده است که گویی جزئی از فلسفه و باور زیستی آنها شده و قرار نیست مانند یک شی مرئی بتوان آن را کشف و از دسترس زندگی آنها خارج کرد و گاهی دیگر میشود حس کرد که این کابوس برای زندگی مردم این منطقه پس از بیداری آنها چنان تعبیر شده است که سالها و روزها مبهوت آن شدهاند.