درخت ابریشم بی حاصل این کتاب شامل پانزده یادداشت از بایرامی است که هر کدام موضوعی خاص را در برههای از زندگی وی تعریف میکند. او سعی کرده است در این یادداشتها که راوی اتفاقاتی در بخشی از سالشمار زندگی اوست به تدریج سیر تحول و تطور در نظام فکری و نیز آنچه بر او و آثارش رفته و نیز نوع نگاه به اهالی قلم در گذر زمان و در سیستمهای مختلف سیاسی و فرهنگی در ایران را به نمایش بکشد. او در کتابش از خاطرات دوران کودکی خود شروع کرده و در ادامه به ماجرای اولین جایزه بینالمللی کسب شده برای خود میپردازند و پس از آن نیز ماجرایی از برخی از مهمترین شخصیتها و رویدادهای زندگی خود را بازگو میکند. بایرامی در جمله کوتاهی در ابتدای این کتاب به مخاطب این اثر نوید داده است که این یادداشتهای به ظاهر کم ارتباط با یکدیگر در مجموع یک منظومه فکری برای مخاطب وی میسازد که او به عنوان یک نویسنده در آن تصویر شده است. بایرامی بسیار چیرهدست و منتقد و گاه با استفاده از طنزی تلخ سوژههای هر یک از این یادداشتها را مورد پرداخت قرار داده است و از همین رهگذر این کتاب را میتوان یادآوری آثاری از وی دانست که در آن تبحر خود را در تک نگاری به نمایش کشیده است. بایرامی پس از انتشار رمان «لم یزرع» که برای وی جایزه ادبی جلال آلاحمد را رقم زد و نیز رمان «سایه ملخ» که هر دو داستانی با موضوع جنگ را روایت میکنند و نیز بازنشر آثار تک نگاری و خاطره گون خود از روزهای ابتدایی و انتهای جنگ، کتاب تازهاش را نیز در ژانر یادداشت از سوی کتاب نیستان منتشر کرده است.