نیم خورده درندگان روزگار درد را تمامی نیست. مگر نه اینکه انسان در رنج و ضعف آفریده شده است؟ مگر نه اینکه به حکم قرعه، «بارِ امانت» به شانهی نحیف دارد؟ از درد نگفتن، خود درد است. زیستِ هنرمند، اثرش را میسازد و او را به گواه میگیرد. ناخودآگاهش، اثر را به ادراک حس تبدیل میکند. اثر بدون ناخودآگاه و بدون احساس، ضمیر خفته و خیال خام دارد. بی درد است. نگارش فیلمنامهی «نیم خورده درندگان» از تابستان ۱۳۹۳ آغاز شد و تا یک سال بعد از آن به طول انجامید. بر مبنا و اساس زیستِ گرفتاران یک درد بزرگ. اعتیاد. مواد مخدر. نمیتوان از این درد گفت و واقعیت را ندید. نمیتوان آسیب اجتماعی را دید و از سیاست نگفت. نمیتوان از سیاست گفت و اقتصاد را پنهان کرد. هر دورهای قصهی خودش را دارد. آدمهای خودش را معرفی میکند. گرچه عمر قصهی مواد مخدر به طولانی تاریخ است. چنانکه که حتا بزرگان دین به خطر و مصرف آن هشدار دادهاند. در این اثر داستانی، جنگیدن با نفس، خود استعارهای از همین مفهوم است. شرح یک جنگ تمام عیار. چون فریب لذت گناه و رسیدن به عقوبت مهلک. یاد آور داستان آدم ابوالبشر و خوردن گندم و دوری از روضه-ی رضوان. پژوهش این فیلمنامه، میدانی و مکتوب بود. چندین شخصیت واقعی یکی شد تا «رضا فطرت» شخصیت اصلی داستان به حساب آمد. شرح سرگشتگی شخصیتی که عشق را مرهم درد خود میدانست. زبانِ منحصر به خود را داشت؛ و سعی شد در این اثر گفتگوهایی برآمده از زبان معتادین ثبت و ضبط شود. چنانکه هر شخصیتی زبان ویژهی خود را باید داشته باشد. از طرفی دیگر این فیلمنامه، اسلحهی استعماریِ مواد مخدر را تنها ترور اقشار بیخرد و بیسواد معرفی نمیکند. دورهی مبارزه را شرح میدهد و از بار امانت میگوید. انقلاب آمده بود تا مبارزهی درست با دشمنان را یاد بدهد. و مهمتر از هر مبارزهای، جنگیدن با نفس را اعلام کند. این داستان بر مبنای همان وقایع طراحی شد تا از مبارزه برای عشق، رسیدن به پناهگاه امن و صبر در مصائب گفته باشد. از محیطی که در کنار آرامش و فضائل اخلاقی، اضطراب و رذائل اخلاقی همراه دارد. و بعد از حماسه این دفاع مقدس بود که با نور خود پاکی و روشنایی آورد. نسلی را از تخدیر و انفعال بیرون در آورد. آن گونه که مولانا سرود «این جهان زندان و ما زندانیان/ حفره کن زندان و خود را وارهان». داستان این اثر با ماه محرم آغاز میشود و با همین ماه به پایان میرسد. گردش دوار که از فرم قصهگویی ایرانی نشأت گرفته است. همچون روایت در تعزیه. حتا اجرای مجلس «حر دلاور» در چند مقطع از داستان، قرابت دیگری با شخصیت اصلی و مفاهیم درون اثر پیدا میکند. قرابت با فرهنگ و تاریخ ایرانی. به روزگاری که دردهای مهلک با عشق و مذهب درمان میشد. در بستر فقر و نابرابری، جرم زاییده می-شود و مجرمین به ناامیدی و حبس و اعدام محکوم میشوند. «نیم خورده درندگان» نشان میدهد در بستر حماسه و دفاع، عشق و مذهب راه اصلی درمان و تعهد به حساب میآید. به دلیل زیست شخصی در منطقهی پایین شهر تهران، بارها دیدهام که اهل خطا و خلاف، راه نجات از کشتی نجات، امام حسین (ع) را به فریاد و تمنا طلب کردهاند. همین هویت یابی باعث شد تا به شخصیتهای داستان بیشتر نزدیک شوم. سرگشتگی میان روشنایی و تاریکی داستانهای ملتهبی را روایت میکند. من نیز باید آنچه را می-نوشتم که به خوبی میشناختم. که تصاویرش را دیده بودم. که با آن گریسته بودم. باید از موهبت عشق میگفتم در زمانهای که گوهر ناشناسان آن را به ابتذال کشاندهاند. باید از نهاد خانواده میگفتم که گاه به خیال خود ندانسته میخواهند درد معتاد را درمان کنند حال آنکه ابرویی درست نکرده، چشم را کور می-کنند. باید از خرده فرهنگهای ایرانی میگفتم تا دلایل مصرف مواد و ترک آن را واکاوی کرده باشم. از رفاقتهای درست و غلط. از نهاد سلامت که چقدر زمان برد تا آسیبهای اجتماعی را شناخت و راه درمان به سویاش پیش کشید. برای اینکه اعتیاد را بشناسم باید به مفهوم شناسی آن میرسیدم. باید میفهمیدم کدام دست از افراد جامعه با چه خصوصیات روانشناختی به این پرتگاه گرایش پیدا میکنند؟ و چگونه دستهای واسطه، عرضه و تقاضا ایجاد میکنند و به قدرت تبدیل میشوند؟ چرا در دورهی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، اعتیاد نسل جوان راهبرد قدرتهای استعماری میشود؟ وابستگی میسازد و افراد را به اسارت و بردگی مدرن میکشاند. دوری از وابستگی اضطراب و تشویش برای فرد مصرف کننده میآورد. تحمل را کم میکند. و تحمل کم، جرم میسازد. فکر نوشتن این فیلمنامه بر پایهی همین فرایند تدریجی بنا شد تا نشان دهد افرادی در دههی ۵۰ و ۶۰ مطابق با فرهنگ مذهبی برآمده از سرچشمهی انقلاب اسلامی، از وابستگی به وارستگی رسیدند. ساختار اصلی این داستان نیز بر مبنای مبارزه با وابستگیهای بیمعنا و پوچ در نظر گرفته شده است. عبور از ظلمات تا رسیدن به نشئهی حقیقی در محضر الهی. رسیدن به هر آنچه که فرد معتاد از دست داده است. همچون کار، خانواده، دوست، جامعه. رسیدن به حیثیت. شخصیت اصلی داستان میکوشد خود بانی کاهش عرضه و تقاضا شود و منفعل نباشد. خود دست یاری به نهاد قانون و نهاد سلامت بدهد. به قول فرهنگ یا زبان کوچه، دست پیش بگیرد که پس نیفتد. در نهایت باید گفت فیلمنامهی سینمایی «نیم خورده درندگان» روایت گر زمانهای است که درندگان خود را به نمایش میگذارد. که جز به وسیلهی عشق و ایمان نمیتوان به جنگ با آنها رفت. روزگار جنگیدن را تمامی نیست. ابلیس دشمن قسم خوردهی این جنگ است. حال آنکه میداند شکست خوردهی جنگ، خود و پیروانش میباشند. فرو افتاده در ناامیدی. «رضا فطرت» از آلودگی و لجن عبور میکند تا این حقیقت را دریابد. تا باور کند که خداوند به عاشقان و صالحان وعدهی پیروزی داده است. من نیز با این داستان، عشق و ایمان را واکاوی کردم. از نقطهای که مبدأ حرکت شخصیت اصلی بود همراه و مسافرش شدم تا رسیدن به مقصد. جایی که بتوان سبک بار قرار گرفت. جایی که بتوان عاشورایی اندیشید و عاشورایی رفتار کرد. این داستان با ماه محرم آغاز میشود و با همان ماه نیز به پایان میرسد.
نظرات کاربران
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.