روز دوشنبه مامان حاضر نشد با من مغازه بازی کند. من این بازی را خیلی دوست دارم. اما او گفت: «ببخشید؛ وقت ندارم. باید شام درست کنم.» خیلی خیلی عصبانی شدم و داد زدم: «پس من هم برای خودم یک مامان دیگر پیدا میکنم!»
«من یک مامان تازه میخواهم!» ماجرای دختربچه بازیگوشی را بیان میکند که علاقه بسیار زیادی به بازی دارد و چون پدر، مادر، خواهر و برادرش فرصت زیادی برای بازی با او ندارند تصمیم میگیرد برای خودش یک خانواده تازه پیدا کند ولی کمکم دلش برای خانواده قبلیاش تنگ میشود…
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir