روزنامه نگاری بدون درد و خونریزی روزنامهنگاری بدون درد و خونریزی سیزده گفتوگو و مصاحبه است با اصحاب رسانه که در میانشان از فعال رسانهایِ زندانرفته و سردبیری که دمبهدم رسانهاش توقیف شده تا نویسنده و مدیر رسانهای با بیشترین تقید و تعهد نسبت به حاکمیت، وجود دارد. ناگفتههایی خواندنی و شنیدنی از سالها فعالیت رسانهای و تجاربی که بهآسانی به دست نیامدهاند و میتوانند مورد توجه و استفادۀ همۀ دستاندرکاران رسانه، دانشجویان، علاقهمندان، و مسئولان و مجریان دستگاهِ قضایی کشور که مسئولیت نظارت بر رسانه را برعهده دارند، قرار گیرند. روزنامهنگاری بدون درد و خونریزی نگاهی جستوجوگر است به فضای رسانهای ایرانِ پس از انقلاب، نگاهی که با همۀ کشوقوسها به جامعهای صلحآمیز و عاری از خشونت میاندیشد که در آن اصحاب رسانه بیآنکه بخواهند وامدارِ صاحبان قدرت و ثروت باشند، قبل از هر چیز، در انجام رسالتِ خویش و اعتلای بیداری و آگاهی جامعه بکوشند. *نقطه عطفِ بعدی ایجاد کیهان فرهنگی بود؟ بله. کیهان فرهنگی یکی از نشریاتی است که بر سبد تولید نشریات کیهان افزوده شد و درواقع سرآغاز کار طبقه اِلیت در ایران بود، اِلیتِ مذهبی... سکولارها من را ببخشند در این زمینه! چون من روابط خوبی با آن ها دارم، البته از منظر انسانی و از موضع مذهبی... حرف و پارادایمی در دوران قبل از انقلاب غالب بود و آن اینکه مذهبی ها در سه چیز اصلاً مهارت و توانایی ندارند؛ یکی صنعت سینما که اصلاً مذهبی در آنجا وجود نداشت، یکی ادبیات و رمان و دیگری کار مطبوعاتی. تصادفاً این حرفشان درست بود! نه از منظر اینکه اصلاً مذهبی ها توان این کار را ندارند، بلکه مذهبی ها تا آن زمان علاقه ای برای ورود به این بخش ها از خود نشان نمی دادند. سکولارها همیشه به این امر و مسئله شهره بودند و افتخار می کردند. اما در صنعت فیلم بچه های مذهبی وارد شدند و در آغازِ کار با محسن مخملباف این فضا را شکستند. در ادبیات داستانی و شعر' علی معلم و مرحوم قیصر امین پور، سید حسن حسینی و دیگرانی که می شناسیم و نیازی به آوردن نام آن ها نیست... و همین طور در ژورنالیسم... *چندتایی که خاطرتان هست را اسم ببرید. مرحوم حسن منتظر قائم، سید مصطفی رخ صفت... *آقای منتظر قائم خودشان اهل نوشتن بودند یا بیشتر مدیریت می کردند؟