عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست یا مواجهه با اندوه و فقدان در فرهنگی که اینها را برنمیتابد اثری از مگان دیواین درباره مواجهه با اندوه و بحران فقدان است.مگان دیواین، که خود، عشق و فقدان را عمیقاً تجربه کرده است، همدمی قوی و دلسوز است. او، که خودش عزیزی را از دست داده است، میداند که زندگی برای همیشه تغییر خواهد کرد و هیچ راهی هم برای کنارآمدن با آن نیست و زندگی در جریان است. فقدان و سوگ دیدگاهمان را تغییر میدهد. دنیای ما برای همیشه تغییر کرده است و هیچ راهی نیست که بخواهیم به دنیای قبلمان برگردیم. یگانه وظیفهٔ درونیِ شما ایجاد نقشهای جدید و دقیق است. مگان هوشمندانه میگوید: «ما اینجا نیستیم که درد خود را برطرف کنیم، بلکه اینجاییم که بر آن مرهم بگذاریم.»
کتاب عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست آنچه ازدسترفته است درنخواهد گشت. اینجا، درون این حقیقت، هیچچیزِ زیبایی وجود ندارد. پذیرشْ مهمترین چیز است. درد دارید. دردتان بهتر نمیشود. واقعیتِ اندوه با آنچه دیگران از بیرون میبینند بسیار متفاوت است. دردی در این دنیا وجود دارد که نمیتوانید با شادی از تنتان بیرون کنید. به راهحل نیاز ندارید. نیاز ندارید اندوهتان را پشت سر بگذارید. شما به کسی نیاز دارید که اندوهتان را بفهمد و بپذیرد. به کسی نیاز دارید که وقتی، درمیانِ وحشتِ سوسو زننده ایستادهاید و به حفرهای خیره میمانید که زمانی زندگیِ شما بوده است، دستهایتان را محکم بگیرد. بعضی دردها را نمیتوان درمان کرد؛ فقط باید آنها را به دوش کشید. -از متن کتاب- وقتی فقدانی دردناک یا اتفاقی تکاندهنده دنیایتان را تیرهوتار میکند، اولین چیزی که باید بدانید این است: اندوهگینشان هیچ ایرادی ندارد. مگان دیواین میگوید: «اندوه همان عشق است در وحشیترین و دردناکترین شکل خود؛ واکنشی طبیعی و عاقلانه به از دست دادن.» اما چرا فرهنگ ما اندوه را بیماریای میداند که باید درمان شود، آنهم در سریعترین زمان ممکن؟ در عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست، مگان دیواین رویکردی جدید و عمیق به تجربهٔ اندوه و همچنین نحوهٔ تلاش ما برای کمک به کسانیکه مصیبتدیدهاند ارائه میدهد. مگان که تجربهٔ اندوه از هر دو جنبه ـ هم بهعنوان درمانگر و هم بهعنوان زنی که شاهد غرق شدن همسر محبوبش ـ را دارد، با بینشی عمیق از حقایق ناگفتهٔ فقدان، عشق و التیام مینویسد. او هدف تجویزشدهٔ جامعه برای بازگشت به یک زندگی “شاد” و عادی را بیاعتبار کرده و راه میانهٔ بسیار سالمتری را جایگزین میکند؛ راهی که ما را دعوت میکند زندگی را در کنار اندوه بسازیم، بهجای اینکه تلاش کنیم بر آن غلبه کنیم. مگان مینویسد: «غم و اندوه _ درست مثل عشق _ نیازی به راهحل ندارد.» این کتاب با داستانها، تحقیقات، نکات زندگی و شیوههای عملی خلاقانه و مبتنی بر آگاهی و همچنین تجارب نویسنده، راهنمای منحصربهفردی است برای اتفاقات ناگواری که سر راه همهٔ ما ـ چه در زندگی شخصی خودمان و چه زندگی کسانی که دوستشان داریم – قرار میگیرد.
اگر بهتازگی فقدانی را تجربه کردهاید یا در نزدیکان و عزیزانتان کسی هست که از درد فقدان رنج میبرد این کتاب را بخوانید و به عزیزتان هدیه دهید.
هفتهها و ماههای اول، پس از مرگ ناگهانی و غیرمترقبه، خودشان دنیایی مجزا بهحساب میآیند. در آن زمان اولیهٔ پس از برخورد، معدود چیزهایی باعث تسلیِ خاطرتان میشوند. چیزهایی که درگذشته باعث راحتی بودند، زیر بار این نوع سوگ، بیتأثیر میشوند. کلماتی که با نیت تسلیِ خاطر گفته میشوند فقط آزار میدهند. تشویق فایدهای ندارد. شعارهای کلیشهای هرگز کمکی نمیکنند.
دوام آوردن در مراحل اولیهٔ سوگ محیط کوچکی را در برمیگیرد. اینزمانی عادی نیست و قوانین عادی در آن اعمال نمیشوند. درون سوگ، بهخصوص مراحل اولیهٔ سوگ، انرژیِ کمی برای استفاده از هر ابزاری دارید و ابزارهایی که برای بهترشان شرایط استفاده میشد، اغلب بهجای اینکه مفید باشند، آزاردهندهاند.
شعار، خودیاری، توصیههایی که با نیت خوب گفته میشوند، و پیشنهادها هدفشان بیرون کشیدن شما از درد است. هر وقت که ما در مورد دردمان صحبت کنیم، کسی آنجا هست که کمک کند این درد از بین برود. در این مدل، درد چیز بدی است و باید حذف شود؛ اما درد شما قوی است و به این زودی از بین نخواهد رفت.
فهرست کتاب عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست:
پیشگفتارِ «مارک نِپو»
قدردانی
مقدمه
بخش اول: وضعیت همانقدر که فکر میکنید مسخره است
فصل اول: واقعیت فقدان
فصل دوم: نیمهٔ دوم جمله؛ چرا کلمات آرامشبخش احساس بدی منتقل میکنند؟
فصل سوم: مشکل از تو نیست از ماست؛ الگوهای سوگواریِ ما معیوب است
فصل چهارم: بیسوادیِ عاطفی و فرهنگ سرزنش
فصل پنجم: قالبِ جدید سوگ
بخش دوم: با سوگتان چه کنید؟
فصل ششم: زیستن در واقعیت فقدان
فصل هفتم: نمیتوانید سوگ را حلوفصل کنید، اما مجبور نیستید رنج بکشید
فصل هشتم: چگونه (و چرا) زنده بمانیم؟
فصل نهم: چه اتفاقی برای ذهن من افتاده؟ رودررو شدن با عوارضِ جسمیِ سوگواری
فصل دهم: سوگواری و اضطراب؛ هنگام مواجه با امری غیرمنطقی ذهنتان را آرام کنید
فصل یازدهم: در این میان، هنر چه نقشی میتواند داشته باشد؟
فصل دوازدهم: تصویر بهبودیِ مختص خودتان را بیابید
بخش سوم: وقتی خانواده و دوستان نمیدانند چه باید بکنند
فصل سیزدهم: آیا باید آموزششان دهید یا آنها را نادیده بگیرید؟
فصل چهاردهم: تقویت گروه پشتیبانیِ خود؛ به آنها در کمک کردن به خودتان کمک کنید
بخش چهارم: مسیری روبهجلو
فصل پانزدهم: قبیلهٔ بَعد؛ همراهی، امید واقعی، و مسیری روبهجلو
فصل شانزدهم: عشق تنها چیزی است که باقی میماند
ضمیمه: چطور به دوستی سوگوار کمک کنم؟
پینوشتها
یادداشتها
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir