راز گمشده خاور

کتاب راز گمشده خاور ‌داستانی است در مورد چگونگی خلق داستان و قدرت تخیل نویسنده. عبدالمجید نجفی در این کتاب سعی کرده است علاوه بر خلق داستانی جذاب، ‌اصول داستان‌نویسی را نیز به نوجوانان آموزش دهد. مجید داستان‌نویس نوجوان قصه، به تشویق معلم خود، قصد دارد داستانی بنویسد درباره خاله خاور و پسرش هدایت که سال‌ها قبل به سربازی رفته و هنوز برنگشته است. مجید، سوار بر غول کاغذی خیال خود، به کنکاش میان رخدادهای واقعی و ساخته‌های ذهن خود می‌پردازد. در این میان آقای نجفی، معلم مجید هم که گه‌گاه در داستان حضور دارد، گویی اشاره به نویسنده داستان و نقش او در هدایت مجید برای خلق داستانی جدید است. کتاب نثری روان و در عین حال مملو از احساس دارد. ذکر جزئیات مربوط به مکان‌ها و همچنین شخصیت‌پردازی دقیق نجفی، باعث شده است تا خواننده با اشتیاق داستان را دنبال کند. استفاده از عناصر خیال‌انگیز و افسانه‌ای همچون سفر به گذشته و حضور غول کاغذی و ترکیب آن‌ها با وقایع تلخ زندگی خاله خاور، فضایی دوگانه پدید می‌آورد ‌و در انتهای داستان، این نویسنده است که تصمیم می‌گیرد دنیای زیبایی برای خاله خاور خلق کند. شاید به همین دلیل است که وقتی در انتهای داستان، مجید از غول درباره اینکه هدایت کجا بوده می‌پرسد، ‌‌غول جواب دقیقی نمی‌دهد. قسمتی از کتاب:مادرش گفت: «پسرم یه پا برای خودش میرزا بنویسه. چند تا از داستان‌هایش توی مجله چاپ شده!» مجید تبسم گلایه‌آمیزی رو به مادرش زد و سرش را پایین انداخت. احساس کرد زن جوان با دقت او را نگاه می‌کند. مجید به بخاری که از استکان چایی‌اش به هوا برمی‌خاست نگاه می‌کرد و احساس می‌کرد وارد داستانی شده است که هفته‌ها غرق تماشای ماجراهای آن بود. صفحه ۸۴ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۸۴