من یک بازیگرم - مروری بر خاطرات و کارنامه بازیگری پرویز پرستویی مروری است بر خاطرات و کارنامۀ بازیگری پرویز پرستویی. نام پرویز پرستویی، یادآور چند نمونۀ بهیادماندنی از شخصیتپردازی در بهترین فیلمهای پس از انقلاب ایران است: آژانس شیشهای، موج مرده، زیر تیغ، آدمبرفی و… نمونههایی از اعتلای بازیگری و دستیابی به قلههای رفیع این هنر در تاریخ سینمای ایران. او با تسلط مثالزدنیاش در استفاده از میمیک صورت، تغییر در حالات چهره، استفادۀ درست و کنترلشده از بدن، قدرتی کمنظیر در کاربرد نگاه و چشمها، توانایی در کنترل حس و بهره بردن از تکنیکهای شخصی، که حاصل چهل سال تجربه در ارائه نقشهای گوناگون و متنوع در تئاتر، سینما و تلویزیون است به ترکیبی خیرهکننده از تلفیق همۀ سنتها و شیوههای بازیگری در نقشهای کمدی و درام رسیده است، به ترکیبی از بازی در لحظات انفجاری و برونریز و لحظات حسی و درونی، به تلفیقی از کنترل حس و استفادۀ درست از تکنیک. او اکنون آمادۀ جهشهای بلندتر به سطحها و قلههایی رفیعتر در بازیگری است. قسمتی از کتاب من یک بازیگرم: بیست ساله بودم که در کاخ جوانان فرحآباد، سرانجام، جایی برای خودم پیدا کردم. استادی نبود که کار یاد ما بدهد. گروهی به اسم گروه تئاتر بود. کتابخانهای هم بود. شروع کردم. شروع کردیم به ادامۀ خواندن کتابهای تئاتری، یعنی ادامۀ مسیری که از مرکز رفاه شروع شده بود. کارهای اکبر رادی، غلامحسین ساعدی، محسن یلفانی و … خارجیها، برشت و… میخندیدیم و بحث میکردیم. هر هفته یک کتاب را میخواندیم و مینشستیم و روی کتاب و محتوا و مضمون و سبک بحث میکردیم و مثلاً کتاب را تجزیه و تحلیل میکردیم. تمرین هم میکردیم. باز برای خودمان اتود میکردیم. این قرار و زندگی تا سالهای ۵۵ و ۵۶ ادامه داشت. اجراها هم بود. سرانجام تئاتر همۀ زندگیام را پر کرد. یک بازیگر تئاتر تمام و عیار بودم.