کتاب با تو باران می شوم زندگی نامه سردار شهید ابوالفضل محمدی از فرماندهان گردان مسلم بن عقیل لشکر 27محمد رسول الله روایت ۱۷ روز زندگی در کتاب "با تو باران میشوم" کتاب "با تو باران میشوم" زندگینامه سردار شهید "ابوالفضل محمدی" فرمانده گروهان شهید بهشتی از گردان مالک اشتر است کتاب "با تو باران میشوم" زندگینامه سردار شهید "ابوالفضل محمدی" فرمانده گروهان شهید بهشتی از گردان مالک اشتر است که یکم بهمن 1339 در شهرری به دنیا آمده و هجدهم اسفند 1362 در جزیره مجنون و در عملیات خیبر به شهادت میرسد. پیکر وی پس از 13 سال و 3 ماه و 28 روز در حالی به وطن بازگشت که گزارشی از پزشکی قانونی تأیید میکرد "6 نفر با هم رفتهاند شناسایی. کمین خوردهاند و افتادهاند دست عراقیها. آثار ضرب و شتم بر پیکرها باقی است" ابوالفضل محمدی شب عملیات بعد از شنیدن خبر شهادت فرماندهاش شهید (محمدرضا کارور) با چند نفر از نیروهایش برای بازگرداندن پیکر فرمانده میروند و اسیر میشوند. این در حالی است که چند روزی بیشتر از ازدواج ابوالفضل با زهرا نمیگذرد و زهرا سالها در انتظار بازگشت پیکر ابوالفضل سر میکند. نام کتاب از اتفاقی در زندگی کوتاه ابوالفضل و زهرا انتخاب شده است. زهرا، به شدت از باران و زیر باران خیس شدن، اجتناب میکند اما همان چند روزی که با ابوالفضل زیر باران راه میرود، بر خلاف همیشه، از باران لذت میبرد. "با تو باران میشوم" با فصل انتظار شروع میشود. انتظاری که از وصالی چند روزه حکایتها دارد. آنچه مخاطب را در ابتدای کار، مات و مبهوت این قصه میکند، آغازی است که پایانش خیلی زود رقم خورده است. به مدت 17 روز و پای آن 17 روز، سالها چشمانتظاری و بعد از پایان چشمانتظاری، زندگی به یاد صاحب انتظار.