ایشان در 27 شهریورماه سال 1337 دیده به جهان گشود. دوره راهنمایی از مدرسه اخراج و ممنوع التحصیل شد. پدر در کارخانه ذوب آهن اصفهان مشغول شد، خانواده هم به همراهش به اصفهان رفتند. اسماعیل در ایذه ماند و به کار جوشکاری مشغول شد. سال 1352 به خاطر فعالیتش در گروه المهدی به وسیله ساواک دستگیر میشود. تا وقوع انقلاب، چند بار دیگر هم به زندان میافتد. با حجت الاسلام والمسلمین راشد یزدی که به ایذه تبعید شده بود، همکاری میکند... بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، گروه تعاونی 18 را راهاندازی میکند و به جوشکاری و تولید تانکر و... میپردازد تا سال 1361 که کارگاه را به دوستانش میسپارد تا بیشتر بتواند در جبهه باشد. شهید اسماعیل لجم اورک در عملیات محرم، رمضان و خیبر حضور داشت. او ابتد آر.پی.جی.زن بود و در عملیات خیبر فرمانده گردان شد. روز سوم اسفند 1362 در عملیات خیبر به درجه رفیع شهادت نائل میشود و پیکر مطهرش در جزیره مجنون باقی میماند. کتاب «اسماعیل زنده است» از 8 بخش «از کودکی پذیرفته شده بود، بگو مرگ بر شاه، باید به فکر آینده باشیم، نظام جنگی اسمال، اسماعیل زنده است، یادداشتها و نامه ها، فریاد یا محمدا (اشعار و نوحه های حماسی) و ضمائم (اسناد و تصاویر)» تشکیل شده است. در بخشی از یادداشتهای شهید آمده است: «ارکان اصلی تشکیل دهنده نظام جنگی اسلام: 1. ایمان به غیبت، 2. محور فرماندهی (ولی امر)، 3. اطلاعات و عملیات، 4. نظم (کُم من امور)، 5. نیروی انسانی، 6. حداقل سلاح موجود، 7. استفاده از زمین، 8. دوری از نظام جنگی شرق و غرب و 9. آموزش نظام جنگی اسلام.»