فرصت دارید این کتاب ارزشمند را تهیه کنید!در صورت تأخیر یا تغییر قیمت در تامین کتاب، اطلاعرسانی خواهد شد.
معرفی کتاب
کتاب زیارت عاشورا اتحاد روحانی با امام حسین علیه السلام 1- ضروریترین نیاز بشر ارتباط با عالم ملکوت و آزادشدن از هبوطی است که با نزدیکی به شجرهی ممنوعه در آن قرار گرفت و ارتباط با عالم ملکوت میسّر نمیشود مگر آنکه به انسانهای ملکوتی که با وجودشان اشاره به آن عالم دارند نظر اندازیم. حضرت سیدالشّهداء(ع) در کربلا چنین راهی را در جلو بشریت گشودند، لذا ما با زیارت آن حضرت به ملاقات آن امام میرویم تا ما نیز نظارهگر ملکوت عالم باشیم و از جرگهی مسلمانانی که امام را شهید میکنند به در آییم و به جرگهی گروهی بپیوندیم که در امام ذوب شدند و خونخواهی او را خونخواهی خود دانستند و از خدا خواستند که «أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِی...» خونخواهی حسین(ع) را که خونخواهی خودم محسوب میشود، رزق من گردان که جان من جدای از جان مولایم حسین(ع) نیست. 2- انسان دارای چهرههای مختلفی است که هر زمان با چهرهای از خود روبهرو میشود و به تماشای آن مینشیند. انسان در کربلا با عالیترین وجه انسانی روبهرو میگردد و در طلب آن اشک تمنّا سر میدهد و در زیارت عاشورا سعی دارد همهی حجابهای بین خود و آن چهرهی نهایی انسانی را کنار بزند تا در یگانگی با امام ندا سر دهد «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی عَظِیمِ رَزِیَّتِی» حمد خدا را به جهت مصیبت بزرگ من، آری مصیبت بر امام حسین(ع) را مصیبت خود احساس میکند و شرط یگانگی با امام را به انتها میرساند. 3- زیارت عاشورا اشاره به راهی است که باید طی شود و معراجی است که باید به آن دست یافت. انسان از طریق آن زیارت متوجه میشود طلب در او زنده است و غرایز مانع راهاند، ولی به مدد زیارت حضرت سیدالشّهداء(ع) امکان طی مسیر هست. با نظر به آن حضرت از خداوند تقاضا میکند که؛«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی عِنْدَکَ وَجِیها بِالْحُسَیْنِ(ع)» خداوندا! مرا به حقیقت حسین(ع) پسندیدهی درگاهت قرار بده، تا بتوانم جهت جان خود را به خدا اندازم و در مسیر حقیقتیابی، طریقت حسین(ع) را پیشهی خود کنم تا همچنان که کربلا را عشق به خدا آفرید من نیز از آن عشق بیبهره نباشم و از هبوط بهدرآیم و به معیت با حسین(ع) و اصحاب او نایل گردم و بتوانم از خدا تقاضا کنم؛ «أَسْأَلُهُ أَنْ یُبَلِّغَنِی الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ» مرا نیز به مقام محمود نایل گرداند. 4- در متن کتاب ملاحظه خواهید کرد کلمهکلمهی زیارت عاشورا با دقت و ظرافت تمام انتخاب شده و در تکرار مضامین تعمّدی دقتبرانگیز مدّ نظر بوده و نامهایی که عنوان شده همه از سر دقت انتخاب شده تا ما بتوانیم زندگی امروز خود را با زیارت عاشورا تغذیه کنیم. 5- با تأمل در زیارت عاشورا معلوم میشود که آن زیارت شناسنامهی فرهنگی و سلوکی شیعه است و لعنهای مطرحشده در آن جهت تولی و تبرّای مسلمانان را روشن میکند تا هر مسلمانی جایگاه خود را در نبرد بیامان حق و باطل تعیین و تعریف کند و از حضور در جبههی معنوی حق در هزارهی سوم محروم نماند و معلوم شود او نیز بخشی از این جبهه است. 6- روشن است که «لعن»گفتن مقولهای متفاوت از ناسزاگفتن و فحشدادن است، فحشدادن شأن یک مسلمان نیست همچنان که علی(ع) فرمودند: « إِنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبَّابِینَ»[1] به خدا سوگند دوست ندارم شما از دشنامدهندگان باشید. ولی «لعن»کردن یک نوع بیزاریجستن از ظلم و ظالم و فاصلهگرفتن از راه سپاه اهل باطل و موجب قرب به جبههی امام حسین(ع) میشود و اینکه در دل ما جایی برای همراهی با ظلم و ظالم نیست. همانطور که خداوند بر اهل کفر لعنت میکند و لعنت لعنتکنندگان را نیز بر آنها میفرستد و میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِّناتِ وَ الْهُدی مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتابِ أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ».[2] کسانی که دلایل روشن، و وسیلهی هدایتی را که نازل کردهایم، بعد از آنکه در کتاب برای مردم بیان نمودیم، کتمان کنند، خدا آنها را لعنت میکند؛ و همه لعنکنندگان نیز، آنها را لعن میکنند. 7- وقتی به عمرسعد «لعنت» کردیم به این معنی است که دیگر در اردوگاهی که شخصیت عمرسعد هست، جای ما آنجا نیست و با توجه به لعنتهای جامعی که در آن زیارت هست، راه برای انتخاب جایگاهی در کنار امام حسین(ع) آسان میگردد. پس هرجا که شخصیتهای مورد لعن در زیارت عاشورا آنجا نباشند جای ما آن جا خواهد بود که جایگاه همراهی و همدلی با امام حسین(ع) است و در آن حال تولّی و تبرّی از حالت ذهنی خارج میشود و صورت کاربردی به خود میگیرد و این به معنی پاشیدن تخم کینه نیست، بلکه به معنی آن است که پروندهی کربلا مفتوح است و ما میتوانیم با امام حسین(ع) اتحاد روحانی برقرار کنیم و متوجه باشیم «سپر از دست مینداز که جنگ است هنوز» مواظب باش در این جنگ در جبههی باطل قرار نگیری.