گمشده در غبار یک داستان معمایی، جنایی و یک عاشقانهی سیاسی است. ماجرا از جایی آغاز میشود که جنازهی بیجان مینا در خانهای مرموز و مشکوک پیدا میشود. دختر عمو و هم دانشگاهیِ او پریناز، تلاش میکند تا راز مرگ مینا را کشف کند. نویسنده در این رمان تلاش کرده در بستر یک حادثهی تاریخی به واکاوی تضادها و گسستگیهای جامعهی ایرانی بپردازد. داستان بیانگر رنجهای یک دختر جوان و تلاش او برای یافتن حقیقت است. برای یافتن عشق و محبت. تلاشی که با بیاعتنایی بقیه به بیراهه کشیده میشود.